ادوار فقه (شهابی) صفحه 500

صفحه 500

3- باز هم بخاری در صحیح خود به اسنادش از ابو هریره چنین روایت کرده است:

«أتی النّبیّ (ص) برجل قد شرب. قال: اضربوه. قال: ابو هریره: فمنّا الضّارب بیده و الضّارب بنعله و الضّارب بثوبه..»

4- و همو به اسنادش از سائب بن یزید روایت کرده که گفته است: «کنّا نأتی بالشّارب علی عهد رسول اللّٰه و إمره ابی بکر و صدرا من خلافه عمر فنقوم الیه بأیدینا و نعالنا و اردیتنا حتّی کان آخر إمره عمر فجلّد اربعین حتّی اذا عتوا و فسقوا جلد ثمانین» ابن حجر عسقلانی در کتاب «فتح الباری بشرح صحیح البخاری» در ذیل خبر چهارم (خبر اخیر) قضیۀ مکاتبۀ خالید ولید را با عمر

مبنی بر افراط مردم در شرب خمر آورده و در دنبالۀ آن گفته است: «بر اثر آن نوشته، حدّ «شرب خمر» بر هشتاد تازیانه قرار گرفت» پس از آن گفته است: «چون خالد ولید در اواسط خلافت عمر وفات یافته پس این عدد (هشتاد) برای «حدّ شرب خمر» در همان اواسط خلافت وی مقرّر گردیده است و این که سائب گفته که در آخر خلافت عمر «حدّ خمر» بر این عدد استقرار یافته صحیح نمی باشد «1».


______________________________
(1) طبری در ذیل حوادث سال 21 چنین آورده: «و قال الواقدی فی هذه السنه، یعنی سنه 21 مات خالد بن ولید بحمص و اوصی إلی عمر بن الخطاب» باز چنین آورده است «قال و فیها غزا عبد اللّٰه و عبد الرحمن ابنا عمر و ابو سروعه فقدموا مصر فشرب عبد الرحمن و ابو سروعه الخمر و کان من أمرهما ما کان» و همو در آغاز بیان حوادث سال 18 چنین آورده است: «.. قالوا: و کتب ابو عبیده إلی عمر: ان نفرا من المسلمین اصابوا الشراب: منهم ضرار و ابو جندل فسالناهم فتاوّلوا و قالوا: خیّرنا فاخترنا قال:

«فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ؟» و لم یعزم علینا. فکتب الیه عمر: فذلک بیننا و بینهم «فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ» یعنی فانتهوا و جمع الناس فاجتمعوا علی ان یضربوا فیها ثمانین جلده و یضمنوا الفسق و من تأول علیها بمثل هذا فان ابی قتل. فکتب عمر إلی ابی عبیده: ان ادعهم فان زعموا انها حلال فاقتلهم و ان زعموا انهما حرام فاجلدهم ثمانین» فبعث إلیهم فسالهم علی رءوس الناس فقالوا: حرام فجلدهم ثمانین..».

از این قسمت که طبری نقل کرده معلوم می شود در سال 18 که

سال 5 خلافت عمر بوده هشتاد تازیانه برای حد خمر مسلم بوده و در آن سال بر آن عمل شده است (ادعاء تغییر یعنی اجتهاد و تاویل شاربان خمر و هم اتفاق و اجتماع عمر و مردم مدینه بر کشتن تاویل کنندگان هم در این قضیه قابل دقت و توجه است). باز طبری به اسناد خود از نافع در همین قضیه این مضمون را آورده است: «چون نامۀ ابو عبیده در بارۀ ضرار و ابو جندل به عمر رسید عمر بوی نوشت که مردم را جمع کند و نزد همه، از ایشان از حرمت و حلیت خمر بپرسد پس اگر گفتند: حرام است بر ایشان هشتاد تازیانه بزند و توبه دهد و اگر گفتند:

حلالست گردن ایشان را بزند. پس ابو عبیده مردم را فراهم ساخت و جلو ایشان از آنان پرسید پاسخ دادند: بلکه حرامست پس بر ایشان هشتاد تازیانه زد پس آن دو از شرم خانه نشین شدند و ابو جندل بحال جنون دچار گردید..»

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه