ادوار فقه (شهابی) صفحه 361

صفحه 361

- 4- سالم

ابو عمرو سالم بن عبد اللّٰه بن عمر بن خطّاب.

واقدی وفات سالم را به سال یک صد و شش (106) و هیثم به سال یک صد و هشت (108) دانسته است.

از ربیعه نقل شده که:

«کان الأمر إلی سعید بن المسیّب

فلمّا مات افضی الامر إلی القاسم و سالم..»

ابو نعیم در «حلیه الاولیاء» پس از این که او را بعنوان «و منهم الفقیه المتخشّع الرّهاب..» عنوان کرده حکایتی از ملاقات او با سلیمان بن عبد الملک به اسنادش از حکم بن عبد اللّٰه ایلی آورده که چون از جنبۀ فقهی بر عمل به سنّتی «فعلی» اشعار دارد مفاد آن را در اینجا می آوریم:

«حکم بن عبد اللّٰه ایلی گفته است:

«سلیمان بن عبد الملک به مدینه وارد شد قاسم بن محمد و سالم بن عبد اللّٰه به دیدن او رفتند. سلیمان، به سالم، که جسمی زیبا و اندامی نیک می داشت، گفت:

«خوراک تو چیست؟ پاسخ داد: نان و زیت. گفت: آیا آن را میل داری؟ پاسخ داد:

بفرما بیاورند تا میل کنم.

«سلیمان دستور داد دیگی آوردند و کنیزکی بلند بالا و رخ زیبا نان و زیت را می جوشاند بوی گفتند: تو برو. آن گاه «ثمّ تناولا المدهن فلعقا منه ثمّ ادّهنا» ظرف روغن را گرفتند و از آن لیسیدند و خود را چرب کردند پس از آن گفتند پیغمبر (ص) چنان بوده که چون روغنی پاک و خوب برایش آورده می شد «لعق منه ثمّ ادّهن» از کلمات او است، بنقل ابو نعیم:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه