شرح معالم الاصول صفحه 374

صفحه 374

[فائده فی ما إذا قال العدل حدّثنی عدل]

فائده اذا قال العدل حدّثنی عدل لم یکف فی العمل بروایته علی تقدیر الاکتفاء بتزکیه الواحد و کذا لو قال العدلان ذلک بناء علی اعتبارهما و هو اختیار والدی ره و ذهب المحقّق الی الاکتفاء به بل بما دونه حیث قال اذا قال اخبرنی بعض اصحابنا و عنی الامامیّه یقبل و ان لم یصفه بالعداله اذا لم یصفه بالفسق لانّ اخباره بمذهبه شهاده بانّه من اهل الامانه و لم یعلم منه الفسق المانع من القبول فان قال عن بعض اصحابه لم یقبل لامکان ان یعنی نسبه الی الرّواه و اهل العلم فیکون البحث فیه کالمجهول هذا کلامه و هو عجیب منه بعد اشتراطه العداله فی الرّاوی لانّ الاصحاب لا

ینحصرون فی العدول سلّمنا لکنّ التّعدیل انّما یقبل مع انتفاء معارضه


______________________________

تناقض ظاهر است و از این جهت سید جمال الدین بن طاوس قدس سره فرموده که اکر با یکی از ایشان مرجّحی بوده باشد که تدبّر صحیح حکم کند باعتبار او پس عمل براجح واجبست و اکر هیچ یک را مرجحی نباشد توقف واجبست و جایز نیست حکم نمودن به عدالت مشهود له و نه بفسق او و حق این مذهب است فایده اذا قال العدل حدثنی عدل لم یکف فی العمل بروایته علی تقدیر الاکتفاء بتزکیه الواحد تا اصل هرکاه عادلی ثابت العداله بکوید که بمن روایت نمود این حدیث و عادلی تعدیل ان عادل راوی را کافی نیست از برای عمل نمودن به روایت او بر تقدیری که تزکیه شاهد واحد در تعدیل کافی باشد بلکه شرطست در عمل به آن روایت انتفاء جارح بعد از تفحص از او و بر تقدیری که تزکیه واحد کافی نباشد بطریق اولی تعدیل این عادل کافی نخواهد بود بلکه واجبست انضمام معدلی دیکر و انتفاء جارح و همچنین هرکاه دو عادل بکویند که بما خبر داد عادلی تعدیل ان دو عادل این راوی را کافی نیست بر تقدیری که در تزکیه دو عادل معتبر باشند بلکه واجبست تفحص از جارح و انتفاء او و حاصل آنکه تعدیل تنها در تزکیه کافی نیست خواه تزکیه واحد را کافی دانیم و خواه تزکیه عدلین را شرط دانیم بلکه واجبست تفحص نمودن از وجود جارح و انتفاء او و این مذهب مختار پدر من است علیه الرّحمه و محقق قدس سره قائل شده باکتفاء در تزکیه بتعدیل واحد بدون وجوب

تفحّص از جارح بلکه به کمتر ازین قائل شده زیراکه فرموده که هرکاه عادلی بکوید خبر داد بمن بعضی از اصحاب ما و از اصحاب قصد کند امامیّه را رضی اللّه عنهم مقبول است روایت او هرکاه تفسیق راوی ننموده باشد کو وصف نکرده باشد او را به عدالت هرکاه زیراکه خبر دادن ان عادل از مذهب راوی شهادتیست به اینکه او از اهل امانت است و نیافته است از او فسقی که مانع از قبول روایت بوده باشد پس اکر بکوید خبردار بمن از بعض اصحاب خود این روایت مقبول نیست زیراکه ممکن است که مقصود از اضافه بعض اصحاب بضمیر نسبت او به راویان یا اهل علم بوده باشد پس مجهول الحال خواهد بود پس بحث در او

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه