شرح معالم الاصول صفحه 53

صفحه 53

از تصوّر جزئیّات افعال مکلّفین

چون نماز و روزه و حجّ و جهاد و امثال این ها و مسائل علم فقه عبارتند از مطالب جزئیه که استدلال بر انها واقع می شود درین علم یعنی علم فقه

[المقصد الثانی: مطالب فی تحقیق مهمات المباحث الأصولیه]

اشاره

المقصد الثّانی فی تحقیق مهمّات المباحث الاصولیّه الّتی هی تا اصل مقصد دوم از دو مقصد مقدّمه کتاب در تحقیق مطالب مهمّه اصول فقه است که موقوف علیه اویند زیراکه اصلند از برای بنای احکام شرعیّه و درین مقصد چند مطلب است

[المطلب الأول فی نبذه من مباحث الألفاظ و فیه اصول]

اشاره

مطلب اول در قلیلی از مباحث الفاظ

[تقسیم الألفاظ باعتبار اللفظ و المعنی]

و تقسیم در کلام مصنف قدّس سرّه خبر مبتداء محذوفست و تقدیر چنین است که هذا تقسیم یعنی آنچه مذکور می شود مقصود از او تقسیم لفظ است و ان اینست که لفظ و معنی اکر هر دو واحد باشند پس یا مانعست نفس تصوّر معنی از وقوع شرکت بین کثیرین یعنی بمجرّد تصوّر ان معنی عقل تجویز صدق او بر کثیرین نمی کند پس این معنی جزئیست چون معنی زید که ان ذات مشخّص است و عقل تجویز نمی کند که ان ذات مشخّص بر چند ذات صادق آید و ان لفظی که دلالت دارد بر این معنی نیز جزئی می نامند مجازا و مراد از جزئی در اینجا جزئی حقیقی است و جزئی را معنی دیکر نیز هست که او را اضافی می کویند و ان چیزیست که مندرج باشد در تحت حکمی خواه بر کثیرین صادق آید یا نه چون زید که مندرجست در تحت انسان و انسان که مندرجست در تحت حیوان یا نفس تصور معنی مانع از وقوع شرکت بین کثیرین نیست بلکه عقل تجویز او بر کثیرین می کند و او را کلی می نامند چون معنی انسان که حیوان ناطق است و بر کثیرین صادق می آید و لفظ او را نیز مجازا کلّی می کویند و مراد مصنف قدّس سرّه از معنی دو چیزیست که مقصود است از لفظ خواه معنی حقیقی باشد و خواه معنی مجازی بدلیل اینکه حقیقت و مجاز را از اقسام متکثّر المعنی می شمارد و لفظ کلّی یا اینست که معنی او متساوی است در جمیع افراد و او را متواطی می نامند زیراکه تواطؤ بمعنی

توافق است و این افراد نیز متوافقند در این معنی کلّی یا اینست که متفاوتست در افراد خود و این تفاوت یا به زیادتی و نقصان است چون مقدار نسبت به یک ذراع و دو ذراع یا به اوّلیّت است یعنی بعضی از افراد مقدّمست بر بعضی دیکر و یا به اولویّت است یعنی نسبت او به بعضی از افراد اولی است از نسبت او به بعضی دیکر چون وجود که او متفاوتست در خالق و مخلوق باین دو اعتبار چه وجود خالق مقدّم بر وجود ممکنات و اولی است باعتبار آنکه عین ذات اوست و آثاری که بر او مترتّب می شود بیشتر است و یا بشدّت و ضعف است چون بیاض نسبت به بیاض برف و غیر او و این را مشکّک می نامند زیراکه در شکّ می اندازد سامع را در اینکه آیا او متواطی است یا اشتراک لفظی است باعتبار توافق افراد او در اصل معنی و تخالف انها به یکی از وجوه مذکوره و اکر لفظ و معنی متکثّر باشند یعنی چند لفظ باشد بازاء چند معنی باین عنوان که هر لفظی موضوع از برای یک معنی بوده باشد این الفاظ را متباینان می خوانند زیراکه معانی ایشان مباین و مغایر یک دیکرند چون انسان و فرس خواه این معانی متّصل بوده باشند

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه