دائرة المعارف فقه مقارن صفحه 194

صفحه 194

ج) زمان انسداد پس از اوزاعی، سفیان ثوری، وکیع بن جراح و عبد اللّٰه مبارک است:

«قال الآخرون: لیس لاحد أن یختار بعد الاوزاعی «1» و سفیان الثوری «2» و وکیع بن الجراح «3» و عبد اللّٰه المبارک «4»».

د) انسداد پس از شافعی رخ داده است:

«و قالت طائفة لیس لأحدٍ أن یختار بعد الشافعی». «5»

با توجّه به تاریخ حیات این افراد، تاریخ انسداد باب اجتهاد را از نظر زمان می‌توان مشخص کرد ولی سخن از نحوۀ القای مطلب است که برخی تاریخچۀ انسداد را بر محور زمان و گروهی بر محور اشخاص بیان کرده‌اند.

2. انگیزه و علل انسداد

اشاره

برای عقیده به انسداد باب اجتهاد علل مختلفی بر شمرده‌اند که در دو محور علل سیاسی- اجتماعی و علل شرعی بیان می‌شود.

الف) علل سیاسی- اجتماعی

اشاره

اوّل. ضعف قدرت سیاسی خلفای عبّاسی. مؤلّف کتاب «ارشاد النقاد» با اشاره به این علّت می‌گوید:

«ضعف سلطۀ سیاسی خلفای عبّاسی از اموری است که در حیات فقه و فقها تأثیر سوء داشت، فقها در مباحث فقهی شجاعت پیدا نمی‌کردند برای تدوین مذاهب، ترتیب و تبویب مسائل آن اقدام کنند و به همان مطالبی که فقهای پیشین به آن اعتماد می‌کردند، اکتفا می‌نمودند و خود را از بحث و استنباط بی‌نیاز می‌دانستند». «6»

دوم. ضعف اعتماد به نفس. کمی اعتماد به نفس و وحشت از اجتهاد، از عوامل اعتقاد به انسداد باب اجتهاد بود. «7»

سوم. حسادت و خودخواهی. شیوع بیماری‌های اخلاقی میان بعضی از علما، حسادت‌ورزی و


______________________________
(1). أبو محمد عبد الرحمن بن عمرو، معروف به اوزاعی؛ ابن حبّان در «الثقات» دربارۀ او گفته است: وی از فقهای شام و قاریان و زاهدان آن دیار بود. ابن مبارک گفته است که اگر به من بگویند برای این امّت کسی را (برای راهنمایی) برگزین! من ثوری و اوزاعی را بر می‌گزینم. و از میان دو نفر، اوزاعی را انتخاب می‌کنم. شافعی گفته است: من کسی را جز اوزاعی سراغ ندارم که فقه او به حدیثش شبیه‌تر باشد (چرا که فقه او با حدیث بسیار آمیخته است) (الثقات، ج 7، ص 63؛ تهذیب التّهذیب، ج 6، ص 217).
(2). دربارۀ او گفته شد که یحیی بن معین کسی را در زمان خودش از نظر فقه و حدیث و زهد و هر فضیلت دیگر، بر سفیان ثوری مقدّم نمی‌شمرد. از ابو داود نقل شده است که: هیچ‌گاه سفیان و شعبه در مسأله‌ای اختلاف پیدا نمی‌کردند، جز آنکه سفیان پیروز می‌شد. ابن حبّان دربارۀ او گفته است: وی از نظر فقه و ورع و درستی از بزرگان بوده است (تهذیب التّهذیب، ج 4، ص 102- 101).
________________________________________

شیرازی، ناصر مکارم، در یک جلد، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام، قم - ایران، اول، 1427 ه ق دائرة المعارف فقه مقارن؛ ص: 231


(3). دربارۀ وکیع گفته‌اند: مردی است مورد اعتماد، حافظ، عابد و یکی از بزرگان نه‌گانه به شمار می‌رود. (تحریر تقریب التّهذیب، ج 4، ص 60).
(4). عبد اللّٰه بن المبارک بن واضح مروزی؛ مجاهد، تاجر، شیخ الاسلام و عالم زمان خود بوده است؛ در حدیث، فقه و تاریخ عرب کتاب‌هایی نوشته است. او نخستین کسی است که در باب جهاد کتابی تألیف کرده است. (الاعلام زرکلی، ج 4، ص 115؛ سیر اعلام النبلاء، ج 7، ص 602).
(5). أبو عبد اللّٰه محمّد بن ادریس بن عباس مطلبی، که نَسَب او با بنی هاشم و بنی امیّه در جدّ اعلایشان عبد مناف به هم می‌رسند. چرا که وی از نوادگان مطلب بن عبد مناف است. شافعی یکی از چهار امام مذاهب اربعه است. در سال 150 متولّد و سال 204 وفات یافته است. (الکنی و الألقاب، ج 2، ص 347).
(6). ارشاد النقاد الی تیسیر الاجتهاد، ص 29- 25.
(7). همان مدرک.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه