دائرة المعارف فقه مقارن صفحه 219

صفحه 219

را بدان امر کردم، و عملی نیست که شما را به آتش نزدیک سازد جز اینکه شما را از آن نهی کردم». «1»

از این حدیث نیز استفاده می‌شود که، اصول و کلیاتی در اختیار مسلمانان قرار داده شده که می‌توانند وظایف خود را استنباط کنند وگرنه تمام جزئیات احکام در روایات پیامبر صلی الله علیه و آله نیامده است.

ط)

عن أبی عبد اللّٰه علیه السلام قال: «انّ اللّٰه تبارک و تعالی أنزل فی القرآن تبیان کلّ شی‌ء، حتّی و اللّٰه ما ترک اللّٰه شیئاً یحتاج إلیه العباد، حتّی لا یستطیع عبد یقول: لو کان هذا انزل فی القرآن إلّا و قد أنزله اللّٰه فیه

، امام صادق علیه السلام فرمود: خدای تبارک و تعالی در قرآن همه چیز را بیان کرده، به خدا سوگند هرچه را بندگان نیاز دارند فروگذار نکرده تا جایی که هیچ بنده‌ای نمی‌تواند بگوید: اگر این مطلب این گونه بود، در قرآن نازل شده بود، (آری) خداوند آن مطلب را در قرآن آورده است». «2»

از این حدیث نیز بر می‌آید که همۀ احکام در اصول کلّی قرآن آمده و می‌توان استنباط نمود.

ی) حمّاد می‌گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم می‌فرمود:

«ما من شی‌ء إلّا و فیه کتاب أو سنّة

؛ هیچ چیزی وجود ندارد مگر اینکه (حکم آن) در کتاب یا سنّت آمده است». «3»

روشن است، پاسخ هر مسألۀ فرعی از فروع مورد ابتلای امّت در قرآن و سنّت نیامده، بلکه- همانگونه که گذشت- اصول و کلیّاتی آمده که می‌توان از آنها وظایف را در جایی که نصّ خاصّی وارد نشده استنباط کرد. بنابراین اجتهاد مجاز، و باب آن مفتوح است.

ک) سماعه می‌گوید: از امام کاظم علیه السلام پرسیدم:

آیا همه چیز در کتاب و سنّت است؟ یا شما می‌گویید:

در آن است؟ فرمود:

«بل کلّ شی‌ءٍ فی کتاب اللّٰه و سنّة نبیّه

؛ همه چیز در کتاب خدا و سنّت پیامبر اوست». «4»

این حدیث نیز مانند سایر احادیث می‌گوید: همۀ احکام در قرآن و سنّت آمده ولی به یقین منظور کلیّاتی است که باید از آن استنباط کرد.

*** 6. روایات حلّ تعارض احادیث

از ادلّه‌ای که می‌تواند ما را به انفتاح باب اجتهاد، در هر عصر و زمان رهنمون شود، روایاتی است که مشکل تعارض میان اخبار را حل می‌کند، زیرا اگر اجتهاد و استنباط مجاز نبود، نشان دادن راه حل برای مشکل تعارض احادیث معنا نداشت.

به بیان دیگر، پیشوایان ما نه تنها راه استنباط احکام را از کتاب و سنّت آموزش داده‌اند، بلکه طریقۀ استنباط را در موارد تعارض روایات نیز بیان کرده‌اند. در اینجا برخی از آن روایات را نقل می‌کنیم:

محمّد بن ابی عمیر «5» از عبد الرحمن بن ابی


______________________________
(1). المستدرک علی الصحیحین، ج 2، ص 5. این روایت در کافی، ج 2، ص 74 نیز با کمی تفاوت نقل شده است.
(2). کافی، ج 1، ص 59.
(3). همان مدرک.
(4). همان مدرک، ص 62.
(5). محمّد بن ابی عمیر از موثّق‌ترین مردم به نزد فریقین بوده است. او سرآمد مردم در زهد و پرهیزکاری و عبادت بود. وی امام موسی کاظم و دو امام پس از وی را درک کرد و از اصحاب اجماع به شمار می‌رود. دارای جلالت قدر و عظمت مقام است و عالمان شیعه احادیث مرسل او را می‌پذیرند و معتقدند وی جز از فرد موثّق حدیثی را به صورت مرسل نقل نمی‌کند. دربارۀ او گفته شد: وی از یونس فقیه‌تر، برتر و شایسته‌تر است. (الکنی و الألقاب، ج 1، ص 200- 199).
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه