دائرة المعارف فقه مقارن صفحه 350

صفحه 350

حکمت در افعال و احکام او نیست.

همچنین آیاتی نیز دربارۀ فلسفۀ احکام در جای جای قرآن به چشم می‌خورد و راستی شگفت‌آور است چگونه با توجّه به وجود این آیات اشاعره راه دیگری را برای خود برگزیده‌اند؟!

سوم: جایگاه بحث از فلسفۀ احکام

از آنچه در امر دوم ذکر شد روشن می‌شود که این مسأله هم در علم کلام مورد بحث واقع شده و هم در علم اصول فقه، و غالب دانشمندان اهل سنّت در مبحث قیاس که یکی از مباحث علم اصول است آن را مطرح کرده‌اند. و علّت آن روشن است، چرا که هر کس اهل قیاس باشد بدون قول به تعلیل نمی‌تواند حجیّت قیاس را بپذیرد و اصولًا قیاس، دائر مدار تعلیل است و از اینجاست که برخی از دانشمندان اهل سنّت که به اصطلاح «اهل قیاس» اند مانند «فخر رازی» (م 606) هر چند در تفسیر خود تعلیل را نفی کرده است لکن در علم اصول در مبحث قیاس شدیداً از آن دفاع کرده است.

او در تفسیر آیۀ شریفۀ: ««هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ مٰا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً»؛ او خدایی است که همه آنچه در زمین وجود دارد برای شما آفرید»، «1» می‌نویسد:

«اصحاب ما می‌گویند: خدا هیچ کاری را برای هدف و غرضی انجام نمی‌دهد، چرا که در این صورت با آن غرض خود را به کمال می‌رساند، و چیزی که با غیر خودش کمال یابد در ذات خود ناقص است و نقص بر خدا محال است». «2»

ولی نامبرده در کتاب اصولی خود به نام «المحصول فی علم الأصول» با اقامۀ ادلّۀ شش‌گانه اثبات می‌کند که احکام الهی دارای اهداف و اغراض و مصالحی است که نصیب بندگان می‌شود- و جالب اینکه آیۀ مزبور را یکی از آن ادلّه، قرار داده است- سپس می‌گوید:

«این وجوه شش‌گانه دلالت دارند بر این که خداوند متعال احکام را جز برای مصالح بندگان تشریع نکرده است. ولی در این باره دانشمندان اختلاف کرده‌اند؛ معتزله معتقدند که کار قبیح و بیهوده از خدا صادر نمی‌شود بلکه واجب است افعال او مشتمل بر مصلحت و غرض باشد. ولی (جمعی از) فقها تصریح می‌کنند که خداوند هر حکمی را به جهت حکمتی تشریع کرده و اگر بشنوند کسی لفظ غرض را در افعال خدا بر زبان جاری ساخته، تکفیرش می‌کنند با آنکه حرف لام در آیۀ مزبور مفهومی جز غرض که همان حکمت است ندارد». «3»

از کلام دکتر «مصطفی شلبی» (م 1401) نیز بدست می‌آید که جایگاه بحث، هم علم اصول است و هم کلام. او در مقام طعنه بر سخن متضاد فخر رازی و امثال او که در «علم کلام» مسأله تعلیل احکام را انکار کرده و در مباحث علم اصول، آن را پذیرفته‌اند، چنین می‌گوید:

«این سخن، از مثل فخر رازی عجیب نیست چرا


______________________________
(1). بقره، آیۀ 29.
(2). تفسیر کبیر فخر رازی، ج 2، ص 154.
(3). المحصول فی علم الاصول، ج 2، ص 330- 329.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه