دائرة المعارف فقه مقارن صفحه 39

صفحه 39

اصلاحاتی در گسترۀ فقه اسلامی قرار می‌گیرد که دلیل عمدۀ آنها همان سیره عقلا است که اسلام با سکوت و عدم ردع، آن را امضا نموده است و تعداد زیادی از کتب فقهیه را شامل می‌شود. همچنین نهادهای مهمی مانند نهاد خانواده، انواع شرکت‌ها، و مهم‌تر از همه نهاد حکومت و دستگاه قضایی که در عرف عقلا از قدیم الایّام بوده، نیز با اصلاحاتی از سوی اسلام پذیرفته شده و بخش سیاسات را در فقه اسلامی تشکیل داده است.

3. مقتضای اصل اوّلی در روایات معصومان بر شمول و جاودانگی است

شکی نیست که روایات صادره از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان اهل بیت علیهم السلام یک‌نواخت نیست و از اقسام مختلفی برخوردار است:

قسمت اعظم بلکه قریب به اتفاق این روایات ناظر به بیان احکام همگانی و دائمی اسلام است که تغییرناپذیر می‌باشد و به مقتضای

«حلال محمّد حلال أبداً إلی یوم القیامة و حرامه حرام أبداً إلی یوم القیامة» «1»

رنگ جاودانگی بر خود گرفته است.

بخش دیگری از آنها- که بسیار محدود است- با بعضی از قرائن ناظر به احکام مقطعی دربارۀ زمان یا مکان خاصی بوده و به اصطلاح از قبیل «قضیۀ خارجیه» است نه مثل بخش اوّل که از قبیل «قضیۀ حقیقیه» می‌باشد، مانند طرز تقسیم آب مدینه میان کشاورزان و نهی از جلوگیری از اضافۀ آب چاه‌ها (و قرار دادن آن در اختیار سایر نیازمندان) «2» یا آنچه از امیر مؤمنان علی علیه السلام در نهج البلاغه در شرح حدیث پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله

«غیِّروا الشیب و لا تشبّهوا بالیهود

؛ موهای سفید خود را رنگ کنید و مانند یهود نباشید» وارد شده که فرمود:

«انما قال صلی الله علیه و آله ذلک والدین قُلّ و أمّا الان و قد اتسع نطاقه و ضرب بجرانه فامرؤٌ و ما اختار

؛ این سخن را زمانی فرمود که پیروان اسلام کم بودند، اما امروز که اسلام گسترش یافته و استوار و پایدار شده هرکس مختار است». «3»

بخش سومی از کلمات آن پیشوایان بزرگ نیز با بعضی از قرائن، ناظر به راهنمایی‌های عادی و معمولی بوده که به عنوان یک فرد متفکّر و آگاه، شخص خاصی را هدایت به بعضی از مسائل مختلف زندگی می‌کردند مانند برخی از دستورات غذایی و طبّی که از آن بزرگواران رسیده است.

اکنون سؤال این است که در صورت شکّ، مقتضای اصل اوّلی چه می‌باشد؟

ممکن است گفته شود که اصل اوّلی: الف) بر شمول و همگانی بودن و عدم اختصاص به فرد یا گروهی خاص است. ب) اصل بر این است که آنچه را معصوم فرموده حکم اللّٰه است نه یک راهنمایی عادی و معمولی. ج) و اصل بر جاودانگی و استمرار آن تا روز قیامت و عدم اختصاص به زمان و یا منطقۀ خاص می‌باشد.

همۀ این جهات سه‌گانه به خاطر ظهور جایگاه و مسند و منصبی است که معصوم بر آن تکیه زده، یعنی «ظهور حال» که همانند ظهور کلامش حجّت است


______________________________
(1). کافی، ج 1، ص 58، ح 19.
(2). وسائل الشیعة، ج 17، ص 333، ح 32241.
(3). نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 17.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه