منابع فقه شیعه جلد 24 صفحه 192

صفحه 192

ارجاعات

گذشت: در روایات باب ششم از ابواب خیار آنچه بر این بحث دلالت می‌کند.

و در روایت یکم از باب یکم از ابواب سبق فرموده معصوم علیه السلام که: «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میان سوارکاران مسابقه برگزار کرد و جایزه آن را چند اوقیه نقره قرار داد.»

و در روایت سوم فرموده امام علیه السلام که: «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به هر یک از نفرات اول تا سوم یک درخت خرما عنایت فرمود.»

باب 5 کشتی گرفتن امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام و پیامبر صلی الله علیه و آله با عرب بیابانگرد

467- (1) زید شحّام از امام صادق علیه السلام از امام باقر علیه السلام از امام سجاد علیه السلام روایت می‌کند که فرمود: «یک بار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیمار شد و از آن شفا یافت. در این حال فاطمه علیها السلام- بانوی زنان جهان- همراه دو فرزندش امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام به عیادت پدر رفت ... آن‌گاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حسن و حسین علیهما السلام فرمود: بپا خیزید و با هم کشتی بگیرید. آنها مشغول کشتی گرفتن شدند و فاطمه علیها السلام برای انجام کاری به بیرون رفت وقتی بازگشت مشاهده کرد آنان هنوز مشغول کشتی گرفتن هستند و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: آفرین بر تو ای حسن علیه السلام! با یک حمله، حسین علیه السلام را بر زمین بزن!

فاطمه علیها السلام به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گفت: ای پدر جان! بسیار عجیب است! تو حسن علیه السلام را علیه حسین علیه السلام تشویق می‌کنی؟ بزرگ را علیه کوچک تشویق می‌کنی؟!

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: دختر عزیزم! آیا راضی نیستی من بگویم: ای حسن با یک حمله حسین علیه السلام را بر زمین بزن در حالی که محبوبم جبرئیل گوید: ای حسین! با یک حمله حسن علیه السلام را بر زمین بزن!»

468- (2) ابن ابی جمهور در کتاب درر اللئالی در بخشی از یک حدیث روایت می‌کند که: «روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به صحرا رفت. در آنجا عرب بیابانگردی را در حال چرانیدن گوسفندانش دید که به دلاوری و زور و بازو معروف بود. آن مرد به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: آیا می‌توانی با من کشتی بگیری؟

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: چه جایزه‌ای به من می‌دهی؟

مرد عرب گفت: یک گوسفند! پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با وی کشتی گرفت و او را بر زمین زد مرد عرب گفت: آیا حاضری دوباره با من کشتی بگیری؟

پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: بر سر چه چیز؟

مرد عرب گفت: گوسفند دیگری. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بار دیگر با وی کشتی گرفت و او را بر زمین زد.

در این هنگام مرد عرب گفت: اسلام را بر من عرضه کن. تاکنون کسی جز تو مرا به زمین نزده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اسلام را به او عرضه کرد. آن مرد مسلمان شد و پیامبر گوسفندانش را به وی بازگرداند.»

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه