منابع فقه شیعه جلد 24 صفحه 50

صفحه 50

باب 2 حکم عاریه گرفتن بدون اجازه مالک

ارجاعات

گذشت: در روایت هفدهم از باب پیشین فرموده معصوم علیه السلام که: «هرگاه چیزی بدون اذن صاحبش عاریه گرفته شود و نابود شود، عاریه‌گیرنده ضامن آن است.»

در روایات باب بعدی مطالبی خواهد آمد که بر این بحث دلالت می‌کند.

باب 3 حکم رهن گذاشتن عاریه بدون اجازه مالکش

23- (1) ابان بن عثمان با واسطه از امام صادق علیه السلام روایت می‌کند که ایشان دربارۀ شخصی که لباسی را عاریه کرد و آن را نزد دیگری گرو گذاشت، سپس صاحبانش برای گرفتنش آمدند، فرمود: «آنان کالای خود را می‌گیرند.»

این روایت از ابان از حذیفه و از ابان از حریز نیز روایت شده است.

24- (2) در کتاب دعائم الاسلام روایت می‌شود که از امام صادق علیه السلام سؤال شد: «شخصی چیزی را عاریه می‌کند و بدون اجازه صاحبش آن را در برابر مالی گرو می‌گذارد، سپس ورشکسته یا ناپدید می‌شود یا می‌میرد.

امام علیه السلام فرمود: صاحب عاریه، عاریه‌اش را برمی‌دارد و طلبکار برای گرفتن طلبش به دنبال بدهکار می‌رود.»

ارجاعات

گذشت: در روایت یکم از باب چهاردهم از ابواب رهن این گفته که: «شخصی الاغی کرایه کرد و با آن به بازار لباس فروشان رفت. یکی دو دست لباس نسیه خرید، الاغ را رهن گذاشت و رفت.

امام علیه السلام فرمود: الاغ به صاحبش تحویل داده می‌شود و کسی که لباس‌ها را برده تحت تعقیب قرار می‌گیرد ولی حکم قطع دست دربارۀ وی اجرا نمی‌شود، زیرا آن خیانت است.»

می‌آید:

در روایات باب یکم از ابواب غصب مطالبی خواهد آمد که بر این بحث دلالت می‌کند.

و در روایت سوم از باب بیستم از ابواب حد سرقت این گفته که: «آن‌گاه امیرمؤمنان علیه السلام به دنبال من فرستاد و من نزد وی آمدم. امام علیه السلام فرمود: ای فرزند ابو رافع! آیا به مسلمانان خیانت می‌کنی؟

گفتم: پناه بر خدا از این‌که به مسلمانان خیانت کنم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه