منابع فقه شیعه جلد 25-30 صفحه 117

صفحه 117

حضرت مرقوم فرمود: از او چیزی مگیر. اگر او به تو ستم کرده، تو به او ستم مکن و اگر نبود که تو خود سوگند او را پذیرفتی و او را سوگند دادی، من به تو دستور می‌دادم که تو آن‌ها را از آنچه نزد خودت هست، برداری. ولی تو به سوگند او تن دادی و سوگند آنچه در آن است، از بین می‌برد. من هم از او چیزی برنگرفتم و به مرقومۀ امام ابوالحسن علیه السلام تن دادم.»

162- 45408- (5) امام صادق علیه السلام دربارۀ مردی که برای او مالی بر مردی می‌باشد و آن مرد آن مال را انکار می‌کند، فرمود: «اگر او را سوگند بدهد- پس از سوگند خوردن او- حقّ ندارد که چیزی از او بگیرد و اگر او را رها سازد و سوگندش ندهد، او بر حقّ خود خواهد بود.»

ارجاعات

گذشت

در روایت یکم از باب پانزدهم از ابواب وصیّت، این گفته که: «رسول خدا بر آن دو نفر ذمی سوگند را الزام کرد. آن دو، سوگند خوردند. رسول خدا آنان را آزاد کرد. سپس آن ظرف و گردنبند پیدا شد. اولیای تمیم نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: ای رسول خدا، در دست ابن بیدی و ابن ابی ماریه همان که ما علیه آنان ادّعا داشتیم، آشکار گشت. [تا آن که گوید]: رسول خدا صلی الله علیه و آله به اولیای «تمیم‌داری» دستور داد که به خدا سوگند یاد کنند بر آنچه آن شخص آنان را به آن دستور داده است.

آنان سوگند خوردند و رسول خدا صلی الله علیه و آله گردنبند و ظرف را از ابن بیدی و ابن ابی ماریه گرفت و آن دو را به اولیای «تمیم داری» باز گرداند.»

و در باب سوم از ابواب سوگندها، مناسب این باب.

و در روایات باب چهل و یکم، چیزی که بر این مفاد دلالت دارد؛ مراجعه کنید.

و در روایت چهارم از باب بیست و یکم از ابواب قضاء، فرمودۀ امام معصوم علیه السلام که: «اگر مردی ادّعایی کند و آن شخص انکار کند و او را سوگند دهد و برایش سوگند بخورد سپس بیّنه بر ادّعای خویش بیاورد، بیّنۀ او پذیرفته است.»

و در باب پیشین، چیزی که بر این دلالت دارد؛ آن را ملاحظه کنید.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه