منابع فقه شیعه جلد 25-30 صفحه 348

ابوبکره را تازیانه زند. امیرالمؤمنین علی علیه السلام به وی گفت: اگر به ابوبکره تازیانه بزنی، باید که صاحبت را سنگسار کنی؛ یعنی مغیره را سنگسار کن».

علامه حلّی گوید: «مورد استشهاد ما این است که این جریان آشکار و مشهود بوده و کسی آن را انکار نکرده است. در تفسیر فرمودۀ امیرالمؤمنین علیه السلام به عمر که: اگر برای بار دوم ابوبکره را تازیانه بزنی، پس باید که رفیقت را سنگسار کنی، چند تاویل گفته شده است که صحیح‌ترین این که: اگر این شهادت ابوبکره یک شهادت دیگر جدای از اولی محسوب می‌شود، بنابراین چهار شهادت تکمیل شده است و باید که رفیقت را سنگسار کنی؛ یعنی ابوبکره همان شهادت اول را تکرار کرده، بنابراین او را تازیانه نزن». سخن علامه ادامه دارد و در جایگاهش در فقه به تفصیل آمده است.

ارجاعات

گذشت:

در روایات باب سی و هفتم از ابواب شهادت، روایاتی بر این مفاد دلالت دارد.

و در روایت بیست از باب یک از ابواب احکام عمومی حدود، فرمودۀ رسول خدا صلی الله علیه و آله که: «ای سعد، پس چهار شاهد چه می‌شود؟ سعد گفت: ای رسول خدا، پس از دیدن چشم و اطلاع خدا از این که وی انجام داده است؟ حضرت فرمود: آری. به خدا سوگند! پس از دیدن چشمت و اطلاع داشتن خدا از این که وی انجام داده است؛ چرا که خداوند عز و جل بر هر چیز حدّی نهاده و برای آن که از آن حدّ تجاوز کند، حدّی قرار داده است».

و در روایت ابومخلّد مانند آن آمده است و این افزودگی را دارد که: «و خداوند کمتر از چهار شاهد را بر مسلمانان مستور قرار داده است».

و در روایت بیست و یک، این گفته که: «پیامبر به سعد بن عباده فرمود: خداوند متعال برای هر چیزی حدّی قرار داده و برای آن کس که از حدّی از حدود الهی تجاوز کند و فراتر رود، حدّی گذاشته و کمتر از چهار شاهد را بر مسلمانان مستور قرار داده است».

می‌آید:

در باب بیست و ششم و سی و هفتم، روایاتی که مناسب با این باب است می‌آید.

باب 11 اثبات زنا با چهار بار اقرار

اشاره

977- 46224- (1) امام باقر علیه السلام فرمود: «زنی نزد امیرالمؤمنین علیه السلام آمد و گفت: من زنا داده‌ام. حضرت رو از آن زن گرداند. زن دوباره برابر امام قرار گرفت و گفت: من زنا داده‌ام. امام مجددا رویش را از وی گرداند ولی