منابع فقه شیعه جلد 25-30 صفحه 444

صفحه 444

ارجاعات

گذشت:

در روایت یکم از باب بیست و سوم از ابواب احکام عمومی حدود، این گفته که: «مردی، مردی را قذف کرد و مرد قذف شده دو برادر دارد. اگر یکی از آن عفو کند، دیگری می‌تواند که حقّ خویش را طلب کند؛ چرا که آن مادر، مادر هر دو این‌هاست و عفو برای هر دو است.

و در باب پیشین، روایاتی که مناسب این باب است.

باب 21 حکم کسی که به نسب فرزندی اقرار و سپس آن را انکار کند

اشاره

1403- 46651- (1) امام صادق علیه السلام بیان داشت: «امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: هر کس که به فرزندی اقرار کند [/ او را بپذیرد] سپس او را نفی کند [/ او را فرزند خود نداند] حدّ می‌خورد و فرزند از اوست».

1404- 46652- (2) امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: «اگر به فرزندش اعتراف کند پس از آن او را از خود نداند، حدّ بر او جاری می‌شود و پرداخت مهر بر او واجب است».

1405- 46653- (3) علاء بن فضیل گوید: «به امام صادق علیه السلام گفتم: مردی فرزندش را از خود نداند، در حالی که قبلا بدان اعتراف داشته است. حضرت فرمود: اگر فرزند از مادر آزادی است، پنجاه تازیانه یعنی حدّ برده را می‌خورد ولی اگر از کنیزی است، چیزی بر او نیست».

ارجاعات

گذشت:

در روایات باب هیجده از ابواب احکام اولاد، روایتی که مناسب این باب است؛ مراجعه کنید.

باب 22 حکم کسی که به دیگری بگوید: با مادرت محتلم شدم

اشاره

1406- 46654- (1) سماعه گوید: « [امام صادق علیه السلام] فرمود: مردی در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام به مردی گفت: من با مادرت محتلم شدم. آن مرد وی را نزد امیرالمؤمنین علیه السلام برد و گفت: این بر مادرم افترا بسته است.

حضرت به او فرمود: چه چیزی به تو گفته است؟ او گفت: گفته است که با مادرم محتلم شده است.

امیرالمؤمنین علیه السلام به او گفت: عدالت این است اگر بخواهی او را در برابر خورشید برایت ایستاده نگه می‌دارم، تو سایه او را تازیانه بزن؛ چرا که خواب مثل سایه است ولی او را خواهیم زد تا دیگر بار مسلمانان را آزار ندهد» و در روایت دیگری است که: «او را [به شکلی] دردآور زد».

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه