منابع فقه شیعه جلد 25-30 صفحه 477

سرش ریخته، شکمش برآمده و راه ورود به یقین و ریسمان محکم خدا و شافع روز جزاست و پنجاه و یک رکعت نماز می‌خواند. غلام مناقب بسیاری را ذکر کرد؛ تا آنجا که او می‌گوید: چون غلام از ستایش امیرالمؤمنین فارغ شد و به راه خویش رفت، عبدالله بن کواء نزد امام آمد و به امام گفت: درود بر تو ای امیرمؤمنان. امیرالمؤمنین علیه السلام به وی فرمود: درود بر هر کس که از هدایت پیروی کند و از عواقب گمراهی بترسد. ابن کواء به امام علیه السلام گفت: ای پدر حسن و حسین، دست راست غلام سیاهی را بریده‌ای و من از او می‌شنوم که تو را همه گونه زیبا ثنا می‌گوید. حضرت پرسید: چه شنیده‌ای که می‌گوید؟ ابن کواء گوید:

غلام چنین گفت و آن‌گاه همۀ آنچه غلام گفته بود، خدمت امام تکرار کرد. امام علیه السلام به دو فرزندش حسن و حسین علیه السلام فرمود: بروید و غلام را نزد من بیاورید. آنان به دنبال غلام به کنده رفتند و به او گفتند: ای غلام، نزد امیرالمؤمنین علیه السلام برو. اصبغ بن نباته گوید: چون غلام در جلوی امیرالمؤمنین علیه السلام ایستاد، حضرت به وی فرمود: دست راستت را بریدم و تو آن گونه که به من رسیده است، مرا ثنا گویی! او گفت: ای امیرالمؤمنین، شما تنها بر پایۀ یک حقّ واجب که خداوند و رسول او واجب کرده است، آن را بریده‌ای.

امام علیه السلام فرمود: دستت را به من بده. آن‌گاه امام دست را گرفت و آن را با عبا پوشاند و تکبیر گفت و دو رکعت نماز گزارد و کلماتی را که ما می‌شنیدم بر زبان جاری کرد و در پایان دعایش فرمود: مستجاب کن ای پروردگار عالمیان و کف دست را سوار بر مچ کرد و به یارانش فرمود: عبا را از کف کنار بزنید.

آنان عبا را از کف کنار زدند و دیدند که کف بر مچ دست به اذن خداوند متعال پیوند خورده است».

ارجاعات

گذشت:

در روایت چهار از باب هیجده از ابواب احکام عمومی حدود، فرمودۀ امام معصوم علیه السلام که: «سارق دستش بریده نمی‌شود تا آن که دوبار به سرقت اعتراف کند و اگر پس از اقرار برگردد و انکار کند، ضامن مال سرقتی است ولی اگر شهودی در کار نیست، دستش قطع نمی‌شود».

و در روایت نهم، فرمودۀ امام معصوم علیه السلام که: «هر کس به سرقت اقرار سپس انکار کند، دستش قطع می‌شود و به انکار وی توجهی نمی‌شود».

باب 4 حکم اقرار سارق پس از زدن، شکنجه کردن یا ترساندن وی

اشاره

1537- 46785- (1) سلیمان بن خالد گوید: «از امام صادق علیه السلام دربارۀ مردی که سرقتی کرده ولی آن را نمی‌پذیرد پس از آن او را می‌زنند و مال سرقتی را به عینه می‌آورد، پرسش شد: آیا بریدن دست بر وی ثابت