صراط‌النجاة صفحه 82

خوش قماش و صاحب قیمت، باشد اما زیاده از قدر واجب، بی اذن وارث کبیر و از مال صغیر بر ندارند.

مسأله 308- جایز است در حال تعذّر بلکه وجوبش خالی از قوّه نیست تکفین ستر عورت به متجنّس‌

و چیزهایی که جایز نبود در حال اختیار مگر غصبی.

مسأله 309- سه پارچه کفن را از اصل مال میّت برمی‌دارند

اگر چه مدیون هم باشد و کفن زن بر شوهر است اگر چه در عدّه رجعیه هم باشد، مگر شوهر فقیر باشد یا موتشان مقارن اتفاق افتد.

مسأله 310- کفن مملوک با مالک است‌

مگر چیزی از او آزاد باشد در این صورت به قدر ملکیّت با مولی می‌باشد نه زاید بر آن.

مسأله 311- اقوی آن است که بذل سدر و کافور و آب غسل واجب است‌

بر کسی که واجب [1] است بر او کفن.

مسأله 312- اقوی وجوب حنوط نمودن است‌

‌بعد از غسل و پیش از تکفین مگر محرم را، بلی اگر [2] بعد از طواف بمیرد جایز است.

مسأله 313- خاک تربت امام حسین علیه السّلام را با حنوط مخلوط کردن مستحب است،

‌به شرطی که به جایی که هتک حرمت می‌شود نریزند.

مسأله 314- وضع جریدتین با میّت مستحب مؤکد است‌

و باید تر باشد، روایت است مادامی که تر هست میت را عذاب نمی‌کنند و از درخت [3] خرما و انار و بید و غیر آنها خوب است و به تربت شهادتین بر او بنویسند.

مسأله 315- جایز است حمل میت بر دابّه‌

خصوصا در وقتی که مسافت بعیده

[1]- (یزدی) وجوب غیر از کفن بر زوج معلوم نیست.

[2] (صدر) محل تأمل و تفصیل است. [3] (یزدی) معین است از نخل با امکان، و الّا تقدیم سدر است و بعد از آن بید یا انار و بعد از آن هر چوب تری کافی است.