مجمع المسائل - جلد سوم‌ صفحه 115

صفحه 115

خیارات مختصّه به بیع در آن جاری نیست مانند خیار مجلس و حیوان و نیز حق‌ّ شفعه ندارد و هر گاه صلح تعلّق بگیرد به معاوضه نقدین (طلا و نقره) قبض عوضین در آن شرط نیست و چنانچه صلح فایده هبه را بدهد، با این که در هبه قبض عین معتبر است، امّا در صلح مذکور قبض عین معتبر نیست.

ایجاب و قبول و صیغه در صلح‌

س‌

‌- آیا در صلح ایجاب و قبول لازم است یا خیر؟

ج‌

‌- بلی چون صلح، عقد است محتاج به ایجاب و قبول است و حتی در مواردی که فایده صلح ابراء دین یا اسقاط حق باشد اگر چه خود ابراء و اسقاط، احتیاج به قبول کسی که دین یا حق بر گردن او است ندارد لکن در صورتی که اسقاط حق و ابراء دین بعنوان صلح واقع شود محتاج به قبول است.

س‌

‌- آیا در صلح صیغه خاصی لازم است یا خیر؟ ضمنا مستدعی است صیغه آن را بیان فرمائید.

ج‌

‌- صیغه خاصه لازم نیست و صلح واقع می‌شود بهر لفظی که در نظر عرف مفید سازش و تراضی بر چیزی از قبیل نقل عین یا نقل منفعت یا قرار مشروع بین المتصالحین باشد. بلی لفظ متداول آن از طرف موجب (صالحت) و از طرف قابل (قبلت) است مثلا صلح کننده می‌گوید. (صالحتک عن الدّار‌- یا عن منفعة الدّار بکذا) و متصالح می‌گوید (قبلت المصالحة بکذا).

صلح فضولی‌

س‌

‌- آیا مورد صلح قابل تبعیض و تجزیه می‌باشد یا خیر و اگر مورد صلح بعضا مستحقا للغیر درآید عقد صلح باطل است یا خیر و دیگر این که هر گاه ملک یا املاکی مشاعا متعلق به چند نفر بوده باشد اگر یک نفر از چند نفر مالکین به اتفاق یک نفر دیگر که اصلا مالک نبوده ملک یا املاک مورد بحث را متّفقا به صلح واگذار کنند در حالی که چند نفر مالک دیگر از وقوع عقد صلح بی‌اطلاع بوده و بعدا وقوع عقد را امضاء و قبول ننمایند آیا عقد صلح باطل است یا حکم دیگری دارد؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه