مجمع المسائل - جلد سوم‌ صفحه 116

صفحه 116

ج‌

‌- بلی صلح قابل تجزیه است باین معنی که نسبت به مقداری که ملک صلح کننده بوده یا مأذون از مالک بوده صلح صحیح است و نسبت به آن چه مالک یا مأذون از مالک نبوده صلح فضولی است.

س‌

‌- آیا فضولیّت همان طور که در بیع هست در صلح هم جریان دارد یا خیر؟

ج‌

‌- بلی جریان دارد و حتی در موردی که صلح، تعلق به اسقاط دین یا حق بگیرد و فایده ابراء و اسقاط را بدهد فضولیّت جریان دارد با این که در خود اسقاط و ابراء فضولیّت نیست.

س‌

‌- زید چند اصله درخت را به عمرو فضولتا و بی‌اطلاع صلح کرده مشروط به این که چند سال برای او نماز استیجار شود و آن چه باقی مانده از قیمت عین، بابت وجوهات داده شود، پس از صلح فضولی که بخط مصالح می‌باشد مصالح فوت می‌کند آیا می‌توان گفت قبول فضولی در عقب صلح بوده یا خیر و بر فرض عدم قبول متصالح بعد از فوت اثری دارد یا خیر و بر فرض عدم تأثیر آیا دین متوفّی که نماز و وجوهات باشد ثابت می‌شود یا نه و بر فرض ثبوت باید بنظر متصالح عمل شود تا تأمین نظر متوفّی بشود یا هر یک از ورثه می‌توانند بگویند که ما سهمیه خودمان را عمل می‌کنیم؟

ج‌

‌- در فرض سؤال ظاهر این است که قبول هم بعد از صلح واقع شده لکن چون قبول فضولی بوده اگر متصالح اجازه نکند مصالحه باطل است و وصیّت محسوب می‌شود و بنا بر این تا مقدار ثلث نافذ و در زائد بر آن محتاج به امضاء ورثه است و اگر متصالح اجازه کند مؤثر است ولی چون مصالحه بنحو مذکور که تمام آن چه صلح شده به خود مصالح برگردد یعنی نتیجه‌اش عاید او شود مورد اشکال است بنا بر احتیاط با اذن ورثه بر طبق وصیّت عمل شود.

صلح از عقود لازمه است‌

س‌

‌- شخصی چیزی را به کسی صلح نموده بعد از مدتی می‌تواند همان چیز را به دیگری صلح نماید یا نه؟

ج‌

‌- با فرض صلح صحیح، بدون مجوّز شرعی نمی‌تواند به دیگری صلح کند مگر با اجازه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه