مجمع المسائل - جلد سوم‌ صفحه 119

صفحه 119

س‌

‌- آیا ملکی را که پدری در میان جمعی از روحانیون، به فرزند یا فرزندان خود هبه نماید یا صلح کند و مکتوب گردد می‌تواند دوباره به فرزند خود بفروشد و چیزی دریافت کند و اگر دریافت نمود عمل او صحیح است یا خیر؟

ج‌

‌- در فرض سؤال اگر هبه، قبل از قبض دادن به فرزند، یا صلح با خیار فسخ از برای صلح کننده باشد، پدر می‌تواند بعد از ردّ هبه و فسخ صلح، به فرزند خود بفروشد و اگر بعد از قبض دادن مال موهوب باشد یا عقد صلح خیاری نباشد، مال فرزند می‌شود و پدر حقی در آن مال ندارد و فروش آن بعنوان مال خود جایز نیست و در نزاع موضوعی مرافعه شرعیه لازم است.

س‌

‌- شخص تاجر در تجارت خود مواجه با خسارت گردیده و در اثر فشار و ناراحتی و فکر و خیال، املاک و مستغلات خود را در معرض فروش درمی‌آورد و عموی صغیر بعنوان قیّم، مورد بیع را سیاسةً بصورت صلح که در سند نوشته شده برای صغیر خریداری می‌کند و ضمنا خیار غبن فی الغبن هم مصالحه شده و ملک مورد صلح بتصرف درآمده و قرار شده که ثمن را به طلبکارهای شخص تاجر بپردازد پس از مدتها فروشنده فهمیده که پنج برابر مبلغ دریافتی مغبون شده و پس از علم به غبن، به صغیری که کبیر شده و به قیّم مذکور، اعلام نموده و خواستار ملک شده، مرقوم فرمائید که چنین معامله‌ای که بعنوان صلح واقع شده صحیح است یا نه و ثانیا صلح غبن فی الغبن در معاملاتی که پنج برابر ثمن، غبن دارد سبب سلب حق فسخ می‌شود یا خیر؟

ج‌

‌- در فرض مسأله، صلح محمول به صحّت است و اگر غرض از صلح خیار غبن، اسقاط آن باشد مصالح به واسطه غبن، اختیار فسخ ندارد. بلی اگر ثابت شود که غبن به نحوی بوده که موقع اسقاط محتمل نباشد خیار غبن باقی است و در نزاع موضوعی مرافعه شرعیه لازم است.

س‌

‌- شخصی عمارت خود را بدو فرزندش مصالحه نموده و شرط کرده که ما دام الحیوة خیار فسخ با خودش باشد بعد از مدتی، این شخص مصالح به فرزند خودش می‌گوید که بعد از وفات من از عمارت یک اطاق به عیال من بدهید و گاهی گفته که بعد از من در تقسیم عمارت نزاع نکنید آیا این گونه سخنان موجب فسخ صلح

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه