مجمع المسائل - جلد سوم‌ صفحه 120

صفحه 120

مزبور است یا نه؟

ج‌

‌- در فرض مسأله مجرد گفتن یک اطاق از عمارت به عیال من بدهید و یا گفتن بعد از من در تقسیم خانه نزاع نکنید کاشف از فسخ نیست مگر آن که قرائن دیگری در بین باشد بنا بر این اگر متصالحین از حق خود در موقع تقسیم صرف نظر نکرده باشند و به سایر ورثه منتقل نکرده باشند خانه، ملک دو فرزند است تا خلاف آن معلوم شود و چنانچه نزاع موضوعی در بین باشد مرافعه شرعیه لازم است.

س‌

‌- شخصی ما یملک خود را صلح می‌نماید به بعضی از ورّاث خود و در ضمن همین صلح، شروطی بر آنها مقرّر می‌نماید که پس از فوت او انجام دهند و آنها پس از فوت مصالح به شروط مقرّره عمل نمی‌کنند، در این صورت سایر ورثه حق‌ّ فسخ این صلح را دارند یا خیر؟

ج‌

‌- در فرض تخلّف شرط، اگر الزام متصالحین بر عمل به شرط ممکن نباشد بعید نیست باقی ورثه هر یک بالنسبه به سهم خود حق فسخ داشته باشند و چنانچه نزاع موضوعی در بین باشد محتاج به مرافعه شرعیّه می‌باشد.

س‌

‌- شخصی در حال مرض، تمام اموال خود را مصالحه می‌کند به زوجه خود و هیچ کدام اولاد ندارند و در مقابل این صلح وجه کمی منظور شده و زوجه هم وجه را در همان حال به زوج پرداخت می‌کند ولی زوج مصالح، شرط کرد اگر از این مرض صحّت پیدا کردم اختیار فسخ داشته باشم و اموال به خودم مسترد گردد آیا این مصالحه صحیح است یا نه؟

ج‌

‌- در فرض مسأله اگر مصالحه کرده باشد با شرط اختیار فسخ در صورت صحّت از مرض، مانعی ندارد و در نزاع موضوعی مرافعه شرعیه لازم است.

س‌

‌- شخصی 49 سال قبل فوت کرده، دارای سه وارث دختر و اموالی بوده کلّیه اموال منقول و غیر منقول خود را به سه نفر صلح کرده بشرط آن که پس از فوت، دیون او را که عبارت از صوم و صلاة و زکاة و سهم امام علیه السلام و غیرها می‌باشد اداء نمایند و سهمی هم برای ورّاث تعیین کرده که بدهند و بقیّه اموال او را صرف در امور خیریه و یا وقف بر سید الشهداء علیه السلام نمایند متصالحین جز دادن سهم ورّاث به هیچ کدام از شرائط

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه