جامع شتات جلد 3 صفحه 174

صفحه 174

عریضه مرقوم وبه خاتم شریف مزین ومختوم فرمایند که آن شخص نساج را شرعا میرسد که راه آمد وشد عمله پنج شش دستگاه نساجی خود را (که نیز قبل از خریدن طاق مزبور از دروازه ومحوطه سابق خودش بوده) به مجرد این که او را حق المروری در حیاط حقیر میباشد به حیاط حقیر بیندازد یا نه؟ -؟.

جواب:

جواب: ظاهر این است که هر گاه عمارت را با حق العبور آن بفروشد واستثنا کند از این یک خانه مخصوص را با حق العبور، آن خانه به قدر همانچه در متعارف آن خانه محتاج است به معبر همان قدر را مستحق است. وزاید بر آن را مستحق نیست. مثلا حق العبور خانه مسکن، در متعارف مقدار خاصی است که ساکنین آن خانه ومهمان ایشان واقربای ایشان که به عبادت ودیدن میآیند، وخدمت ضروریه اهل آن تردد کنند. وحق العبور دکان عطاری ومطب طبیب وامثال اینها، عبور اهل بلد است در آن. پس هر گاه در حین بیع آنچه را استثناء از مال خود کرده حق العبور مسکن یا بعلاوه یک دستگاه جولائی باشد والحال دستگاه های متعدده واشود که موجب زیادتی آن بر متعارد شود، صاحب خانه می تواند منع کرد. واین معنی منافات ندارد با این که نمی تواند مانع تصرف صاحب خانه بشود در ملک خود به هر نحو که خواهد. زیرا که آن منع از عبور است نه از دستگاه متعدد کردن.

73:سوال:

73:سوال: مسأله دیگر آن که: هفت هشت سال قبل از این که شخص بایع طاق و اطاق مزبور را - مع ما حاذاها من المحوطه - به شخص نساج مزبور فروخته هر چند مفروز بوده لکن چون متصل به خانه کمترین، وراه آن (چنانکه عرض شد) بر سبیل حق المرور از حیاط کمترین بود. حقیر ادعای اخذ به شفعه نمودم. چون مشتری مزبور متوسل به جایری شد حقیر را اخذ به شفعه از پیش نرفت سکوت کردم. ولکن اسقاط شفعه نکردم وجاهل به مسأله (فوریت شفعه) هم بودم. آیا حال که چندین سال است که از آن گذشته وبایع وفات یافته ومشتری هم تصرفات چند در آن نموده است حقیر را حق شفعه بوده است یا نه؟ -؟. و هر گاه بوده الحال با وصف وفات بایع وتصرفات مشتری، باقی است یا نه؟ -؟. بینوا توجروا.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه