جامع شتات جلد 3 صفحه 39

صفحه 39

کتاب الضمان وتوابعه

اشاره

19:سوال:

19:سوال: هر گاه زید ده تومان سفید طلبی از عمرو داشته باشد وعمرو غایب باشد، وتمسکی از او به دست زید باشد. وبکر ده تومان را به زید بدهد که رفع حاجت او بشود. وزید همان تمسک [ را ] به بکر بدهد که هر وقت عمرو بیاید از او بگیرد، ولکن نه به این معنی که بکر راضی شده باشد که ذمه زید بری شده باشد از طلب بکر ومنتقل شده باشد به ذمه عمرو. بلکه منظور او این باشد که اگر از عمرو بگیرد آن را در عوض طلب خود محسوب دارد. وصیغه هم مابین محیل ومحتال جاری نشود. وغیبت عمرو به طول انجامد، وخالد که پدر عمرو باشد در مقام ادای دین عمرو بر آید ومبلغ دوازده تومان پول سیاه به بکر بفروشد به صیغه سلف باشرایط آن، به مبلغ ده تومان سفید. ومبلغ مزبور را قبض نماید، وبعد در عوض دین عمرو به بکر بدهد. وخالد (که پدر عمرو است) هم غایب شود ووجه سلف را ندهد. آیا این حواله - با وجود آن که محال علیه حاضر نبوده ورضای او معلوم نبوده وثبوت اشتغال ذمه او هم به طلب زید ثابت نبوده - صحیح است ولازم؟ یا نه؟. وآیا بکر به زید رجوع میکند در اخذ حق خود یا به عمرو؟ -؟.

جواب:

جواب: در حواله رضای محیل ومحتال شرط است بالاجماع. واما رضای محال علیه پس مشهور در آن نیز اشتراط رضا است، وبعضی نقل اجماع هم بر آن کرده اند، ونیز تعلیل کرده اند به این که مردم در گرفتن طلب متفاوت میباشند ومحیل گاه است خوشرفتارتر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه