جامع شتات جلد 4 صفحه 29

صفحه 29

باب منتفع شدن واقف است از وقف وداخل کردن در منافع آن واخراج نکردن. ولکن ظاهر این است که آنچه فقها تجویز کرده اند این است که ناظر از وقف بخورد واطعام کند، نه آن که تمام منافع آن را در حال حیات خود متصرف باشد واحدی با او شریک نباشد. با وجود اینکه بعضی اشکال در جواز اکل واقف کرده اند هر گاه ناظر هم باشد مطلقا. واما آن دو اشکال که سائل متعرض آن شده، هر چند بعد از حکم به بطلان ثمره ندارد لکن چون از مسائل مهمه است اشاره به آن می کنیم. وآن دو اشکال یکی این بود که آیا ولد احد طبقه با اعمام خود شریک می شود در صورت عدم تصریح واقف -؟ یا از قبیل میراث است که اقرب منع ابعد می کند -؟. واظهر در نظر حقیر این است که در صورت جهالت مراتب موقوف علیهم، وعدم تصریح واقف، باید منافع را مابین همگی کسانی که محتمل است شریک باشند علی السویه قسمت کنند. به جهت استحاله ترجیح بلامرجح. پس در صورت سؤال ولد احد ذکور با اعمام خود علی السویه می برند. وهکذا در مراتب تنزل اولاد. واشکال دوم، حکایت سؤال از اولاد اناث اولاد ذکور بود. و هر چند ظاهر کلام واقف در اول این است که اولاد دختر صلبی خود را اخراج کرده لاغیر، لکن به ملاحظه فحوی وقراین چنین مفهوم ذکور او بهم می رسد که از صلب بیگانه ها است، انها بیرون است. واما دختر صلبی خودش ودختران صلبی پسرانش همگی داخل اند.

16: سؤال:

16: سؤال: در وقف صیغه شرط است یا نه؟ -؟. و از باب عقود است که محتاج است به ایجاب وقبول؟. یا ایقاع است؟ وقصد قربت شرط است یا نه؟ -؟.

جواب:

جواب: بلی صیغه شرط است وبدون آن منعقد نمی شود. ولفظ صریح آن " وقفت " است. وملحق به آن کرده اند " جعلته وقفا " یا " جعلته صدقه مؤبده " [ را ]. و اما مثل " تصدقت " یا " ابدت " یا " سبلت " یا " حرمت "، پس آنها محتاجند به قرینه. (1) مثل اینکه بگوید " تصدقت بهذا علی فلان لاتباع ولا توهب " ومثل اینها.


1- مراد «قرینه لفظیه» است.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه