جامع شتات جلد 4 صفحه 296

صفحه 296

واما حکایت وصیت کردن به دادن این ملک معین: پس آن نیز در ثلث معتبر است(1)زیرا که چنانکه وارث را حق در آن باقی است که بدون اجازه وارث وصیت زاید بر ثلث جایز نیست، همچنین حق [ او ] در اعیان ثابت است. پس هر گاه وصیت کند که این عین را در عوض دین من بدهید ودین ثابت باشد ولکن آن عین زاید بر ثلث مال باشد، وارث می تواند گفت که ما به قدر ثلث مال از این عین می دهیم وزاید بر ثلث را از اموال دیگر می دهیم.

153: سؤال:

153: سؤال: چه می فرمایند که شخصی ملکی برای فروختن واستیجار حج، معین نموده، وبه وصی خود تاکید تمام کرده که زود فروخته استیجار حج نماید. وصی سهل انگاری نموده تا فوت شده. وپسرهای موصی خود ملک مزبور را فروخته وبه مصرف خود رسانیده اند. آیا شرعا باید ورثه دیگر یا عادلی حسبتالله از ایشان گرفته به وصیت عمل نماید وبر فرض جواز، همان قیمت را که پسرها فروخته اند از ایشان بگیرد چند سال است که از فروختن ایشان میگذرد والحال ملک مزبور به اضعاف مضاعف قیمت بهم رسانیده، هر گاه فروختن ایشان خلاف شرع باشد وبتوان استرداد نمود با تفاوت قیمت، بیان فرمایند.

جواب:

جواب: اظهر این است که به قدر حج میقاتی را موصی مستحق است، خواه ثلث مال آن وفا کند به آن یا نه. وزاید بر اجرت حج میقاتی را از ثلث اعتبار می کنند هر گاه از ثلث مال بر آید، یا وارث امضا کند استیجار می کنند، والا، فلا. واگر وفا به بعض اجرت [ حج ] بلدی کند دون بعضی، به همان قدر از مسافت هم حج را استیجار می کنند. و هم چنین وصیت فروختن ملک خاص راهم باز در آن اعتبار ثلث می شود. زیرا که چنانکه وراث بر زاید د ر ثلث قیمت عین مستحق اند هر گاه آن ملک مخصوص زاید بر ثلث مال باشد، وارث را می رسد که بگوید زاید بر ثلث را از جای می دهم وآنچه در مقابل است از ملک برای خود نگاه میداریم. وعلی ای تقدیر: در قدری که وصی می تواند فروخت به اذن ونفروخت، وبعد از او وارث فروخته وتصرف کرده (خواه تمام ملک باشد یا بعض آن)، پس چون حاکم شرع –


1- توضیح: یعنی از نظر تعیین، فقط ثلث ملک مذکور مشمول تعیین می شود، و وارث می تواند تعیین کردن موسی را نسبت به دو ثلث آن ملک ردّ کند.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه