جامع شتات جلد 4 صفحه 460

منع کند که زوجه ولد خود را که از آن زوج دارد شیر بدهد. خصوصا این که در مسائل رضاع مذکور است که (مادر احق است بر رضاع هر گاه متبرعه باشد، یا اجرت زیادتر از دیگران نطلبد). و هم چنین مانع شیر دادن فرزند دیگران هم نمی تواند شد در صورت تبرع. مگر این که مانع استمتاع باشد، که در همان قدر می تواند مانع شد. واما این که به زوجه بگوید که (طفل فلان را شیر بده) پس این تسلط را ندارد جزما، و در آن اشکالی نیست.

293: سؤال:

293: سؤال: اذا زوج زید بنته الرضیعه بعمر وفی مده ساعه بازا درهم متعه، لاجل محرمیه امهاله، لاغیر. ثم مات زید واراد عمرو نکاح امها. فهل یحرم - لانهامن امهات النسا وهی محرمه بنص الکتاب والادله -؟ او یجوز نکاحها لبطلان نکاح الصغیره (لعدم قصد المناکحه الواقعیه، بل لمحض المحرمیه، مع انها غیر مدخوله بالفرض)؟ و علی تقدیر الحرمه، فهل یجوز لعمروان یتزوج بها تقلیدا لابن ابی عقیل (علی القول بجواز تقلید المیت بسبب اعتقاد انه اعلم من مجتهدی زمانه) ویجعل ذلک حیله لکثره شوقه الی هذه المرأه، وخوف وقوعه فی الزنا -؟. فاذا تزوجها والحال هذه وهو معتقد بصحه عقد الرضیعه وصیروره امها من امهات النسا، فهل یجب التفریق بینهماام لا؟ -؟. وما حال الاولاد الحاصل بینهما؟.

جواب:

جواب: اما المسأله الاولی - اعنی صحه هذا العقد - فالاقرب عندی العدم. لاصاله عدم الصحه، فانها حکم شرعی یحتاج الی دلیل شرعی ولا دلیل عیله (کما ستعرف) و لاستصحاب الحکم السابق. ولیس للقول بالصحه دلیل سوی اطلاق الایه(1) ولاخبار. و انت خبیر بان کلها اما صریح فی غیر ما نحن فیه او ظاهر فیه. بل لایکاد یوجد روایه یمکن انصرافها الی هذا الفرد، او شمولها له. بل نقول فی الایه والاخبار دلاله علی خروجه منها، فان الظاهر من الایه حصول الاستمتاع اوالتمکن منه، کما نعتبره فی غیره من العقود ایضا. ولیس فی ما نحن فیه احد الامرین. مضافا الی اشعار کلمه (اجورهن) (2) بذلک، لان الاجر فی مقابل الانتفاع وهو مفقود. وایضا الاخبار الداله علی انهن مستأجرات، داله علی ذلک. (3) لان الاستیجار تقتضی عملا من الاجیر والمفروض عدمه1.

1- آیه های 24 و 25 سوره نساء.
2- علاوه بر دو آیه مذکور در آیه 10 سوره ممتحنه نیز آمده است.
3- الوسائل، ج14، ابواب المتعه، الباب 4، ح2و4. و الباب 26، ح1 و الباب 43، ح1.