جامع شتات جلد 6 صفحه 197

صفحه 197

1- یعنی پرسش کننده، سخنش را به صورت «مطلق» آورده که گوئی در مبحث احیاء، در مقابل «حصول مالکیت»، چیزی هم به نام «حصول اولویت» داریم. اولویت در تحجیر است نه در احیاء موات.

2- و در نسخه: چرا داناولویت.

3- مقابل آن، «عرف خاص» است مانند نظر زارعان، یا نظر دامداران، یا نظر برج سازان، یا نظر مهندسین کشاورزی و...

4- در نسخه: به.

و همچنین؛ هرگاه مزرعۀ دایره، در بین سال هرگاه بعضی از چاه های آن خراب شود و آب او بیفتد، بمجرد همین، او را موات نمی گویند. چون این امور غالباً برای اراضی محیاۀ رو می دهد و باز تنقیه می کنند. و به هر حال، صدق عرفی در موات و محیاۀ معتبر است نه مجرد ساده بودن زمین و عدم احتیاج به قطع اشجار و نیستان، و غیر ذلک.

و امّا سؤال از اراضی مشکوکه بعد از آن که در ید محیی آن ها است و مدعی ملک است: پس آن محکوم به ملکیت متصرف است تا خلاف آن ثابت شود. و محیی قنات را بر او تسلّطی نیست. والله العالم.

8- سؤال:

8- سؤال: هرگاه شارعی عام باشد که عرض او همه جا پنج ذراع است تا برسد به محاذی(1)

خانۀ شخصی، و در این جا پانزده ذراع است. آیا جایز است که ده ذراع آن را صاحب خانه داخل خانۀ خود کند با وجود این که به سبب آن، ضرری به جادّه نمی رسد از هیچوجه، یا نه؟-؟

جواب:

جواب: اظهر جواز است و لکن احوط بل که اظهر این است که هفت ذراع از برای جاده بگذارد. چنان که روایت سکونی(2)

و رایت مسمع بن عبدالملک(3)،

دلالت بر آن دارد. هر چند روایت بقباق دلالت بر پنج ذراع دارد(4). و [در] خصوص صورت سؤال هم عمل به آن، پُر دور نمی نماید.

هر چند علامه و محقق حکایت تحدید طریق را پنج ذراع یا هفت ذراع در ملک مبتکر، ذکر کرده اند(5)؛

یعنی ملکی که کسی احداث کند به سبب آن محتاج به طریق شود،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه