جامع شتات جلد 6 صفحه 81

صفحه 81

1- یعنی واجب است بر مالک حیوان.

2- مسالک، ج 2 ص 215 ط دار الهدی.

3- یعنی مراد مشهور از «مصلحت مالک و خلاصی مال مالک» مصلحت اقتصادی و مالی نیست، بل این است که..

4- پس مالک حیوان مباشر است در باقی گذاشتن حیوان در آن خانه.

غرامت بکشد

و مراد ایشان از مصلحت مالک حیوان- که استدلال به آن کرده اند- این است که تکلیف او تمام نمی شود الاّ به این. نه این که صلاح معیشت مالک حیوان در این است، [و] نه صلاح معیشت صاحب خانه. تا بر آن ها بحث وارد آید.

و اگر بگوئی که: گاه است صاحب حیوان به ذبح راضی شود که پاره پاره کند و ببرد و غرامت خرابی نکشد.

گوئیم: این هم موقوف است به رضای صاحب خانه، زیرا که آن هم تصرّف است در ملک غیر، و شاید منشأ فساد دیگر شود از نجاست خانه و زمین و غیره. و اگر فرض شود رضای او به چنین صورتی، در این وقت مخیّر خواهد بود بین الامرین تا به آن، جمع بین الحقین شده باشد.

18- سؤال:

18- سؤال: هرگاه کسی مال مغصوب خود را به غاصب بفروشد به قصد تقاصّ. آیا این بیع صحیح است یا نه؟-؟

جواب:

جواب: هرگاه واقعاً قصد بیع و انتقال به غاصب ندارد(1)

و از باب(2)

تقاصّ «حق حیلوله» ای است- که غاصب حایل شده میانۀ او و حق او- ظاهراً چنین تقاصّی جایز است. و ملک بر ملکیت مالک باقی است و بیع در نفس الامر صحیح نیست.

19- سؤال:

19- سؤال: کسی که مال غصبی را به دست دیگر[ی] بدهد و این شخص ثانی علم به غصبیت ندارد، بعد عالم می شود. آیا شغل ذمّه می باشد یا نه؟-؟ و بنابر اشتغال ذمّه، آیا تفاوتی هست در این که علم را بعد از ردّ نمودن به شخص اول، به هم رسانیده باشد یا قبل از آن؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه