جامع شتات جلد 7 صفحه 42

صفحه 42

1- در نسخه: یا خاله.

یا فروختن و فقیر را دادن (خصوصاً در وقتی که صرفۀ فقیر در آن باشد) جایز است یا نه؟-؟ و این امور مذکور را (در صورت وصی قرار دادن میت صاحب مال به جهت این امور) وصی بنفسه می تواند کرد یا اذن حاکم ضرور است؟-؟ و با تعذّر اذن حاکم، آیا عدول مومنین این کار را می توانند کرد یا نه؟-؟

جواب:

جواب: مشهور میان علما و معروف از مذهب، آن است که مال امام(علیه السلام) است. و اخبار در آن نزدیک متواتر است. و اخباری که دلالت دارد بر آن که داخل بیت المال مسلمین می شود، مردود است یا مؤوّل به ارادۀ «بیت المال امام» [است]. و قول صدوق(ره) این است که: اگر امام حاضر است مال اوست، و اگر غایب است مال اهل بلد میّت است.

و با وجود هر وارثی که باشد، حتی «ضامن جریره»، امام ارث نمی برد. الاّ در انحصار وارث [در] زوجه که در آن جا امام ارث می برد بعد وضع نصیب اعلای زوجه. علی الاشهر الاقوی. و وجود «وارث با مانع از ارث» مثل کفر و قتل، در حکم عدم است.

و در صورت حضور امام(علیه السلام) خود بهتر می داند که چه کند، ما را از آن بحثی ضرور نیست.

و اما در حال غیبت امام قولی هست به این که باید حفظ مال کرد و وصیّت کرد که محافظت کنند. یا [دفن](1)

کنند تا ظهور امام(علیه السلام)، و این قول از شیخ منقول است در خلاف با دعوی اجماع ظاهراً(2).

و لکن مشهور و اقوی این است که تقسیم باید کرد میان فقرا، به جهت آن که ضبط مال در این مدت دراز در معرض تلف است و امام را حاجتی به آن نیست. و فقرا محتاج اند. و ظاهر این است که امام راضی است به این معنی چنان که

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه