جامع شتات جلد 8 صفحه 110

صفحه 110

1- مسطور یعنی مذکور در سطرهای بالا.

آیا عمرو را در ادعای تبرع، و اعتراف مالک به عدم وقفیت، و خلاف واقعیت مکتوب، و در ادعای تملیک به غیر، احتیاج به بیّنه هست یا نه؟-؟ و بر فرضی که عمرو منتقل نساخته باشد، اما زید تبرّع نموده باشد. آیا ورثۀ زید استرداد می توانند نمود یا نه؟-؟

جواب:

جواب: بلی اثبات هبه بر عمرو، لازم است. و بعد از اثبات، دیگر اثبات اعتراف زید به عدم وقفیت، ضرور نیست. چون مفروض این است که متمسّک وقفیت همان وقفنامه است که در پشت قرآن نوشته شده، و به محض آن وقفیت ثابت نمی شود. و ید مسلم و هبه کردن آن محمول است بر صحت.

و اما اثبات تملیک غیر؛ پس آن در وقتی ضرور است که قائل باشیم به این که موت واهب منشأ لزوم هبه نمی شود، و خیار رجوع منتقل می شود به ورثه. و اما بنابر قول به لزوم هبه به موت (چنان که در نظر حقیر اظهر است) حاجتی به اثبات تملیک غیر، نیست.

58- سؤال:

58- سؤال: آیا شهادت وصی (بعد از کبیر شدن صغیر و استحقاق او تصرف در مال را) از برای صغیر در اموالی که وصی بوده در آن، مسموع است؟ یا مانند حال صغر (1)، غیر مسموع است؟

جواب:

جواب: بلی مسموع است. بل که در مطلق ردّ شهادت وصّی در حال صغر هم کلامی هست در جائی که جرّ نفعی از برای او نباشد.

59- سؤال:

59- سؤال: آیا استماع صدای «صنج» که در حال تعزیۀ سید الشهداء روحنا له الفداء، در حین سینه زدن می زنند (و آن دو چیز است که از برنج یا مس می سازند و بر هم می زنند که منشأ تحریص اهل تعزیه می شود) جایز است یا نه؟-؟ همچنین اصل عمل آن جایز است یا نه؟-؟ و این از جملۀ ملاهی است که مخلّ به عدالت باشد یا نه؟-؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه