جامع شتات جلد 8 صفحه 143

صفحه 143

1- عبارت نسخه: اقرار فرزند به موت پدر اقراریست بر نفس که مستلزم سقوط حق فرزند او است و اقرار او نسبت بفرزند او اقراریست بر غیر. توضیح: نسخه بردار، یک لفظ «نی» در بالای «است»، در میان دو سطر قرار داده که به عنوان نسخه بدل «نیست» خوانده شود. لیکن باز صحیح و روشن نمی شود.

و اما تکیه کردن زید بر «اصل صحت» به معنی انتقال مال به او به سبب مصالحه؛ با وجود انکار او مالک بودن جدّ را از اصل، نفعی ندارد. و غایت آن صلح، اسقاط دعوی بود. و خود دانستی که آن مستلزم ثبوت حق برای زید در نفس الامر، نیست.

88- سؤال:

88- سؤال: زید ملکی را متصرف، همشیرۀ زید ادعا نموده که ملک مزبور مال پدر ما بود، من هم حصّۀ ارثیّۀ خود را می خواهم. زید نظر به این که ملک مزبور را به عنوان هبه از پدر تصرف داشته، متمسک به این شده که از پدر ما چیزی مخلف به ارث نشده، من به حق خود متصرفم تو را در ملک مزبور حقی نیست. آخر الامر منجرّ به صلح شده. صیغه جاری شده، چند سال نیز ملک مزبور را متصرف و بعد وقف نمود.

حال مدعیۀ مزبوره آمده از متولّی وقف ادعای ارث می نماید؛ می گوید من در مصالحۀ مزبوره مغبونم. آیا در صورت معروضه، ادعای غبن مسموعه است؟ و بر تقدیر ثبوت غبن، و ثبوت خیار به جهت مدعیه، [مدعیه] تسلّطی در عین موقوفه دارد که وقف را باطل ساخته، به قدر حصۀ خود که ثابت کند متصرف شود؟ یا آن که وقف صحیح و لازم شده و اگر چیزی وارد آید، از اموال واقف باید استیفا نمود-؟

خلاصۀ سؤال این که: هرگاه قطع دعوی ملکی به عنوان مصالحه شده باشد، و بعد ملک مزبور وقف شده باشد، و بعد مصالحه به طریقی از طرق شرعیه منفسخ شود، وقف در ملک مزبور به منزلۀ اتلاف غیر است؟ و یا این که وقف باطل و ملک مزبور منتقل به مدّعیه می شود؟

جواب:

جواب: معنی ادعاء غبن در این صورت، این است که «چنین دعوائی را در چنین ملکی در عرف و عادت، گنجایش بیش از این وجه مصالحه داشته و من مغبونم در این مصالحه».

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه