جامع شتات جلد 8 صفحه 173

صفحه 173

مراد به تصرف، تصرف بلامنازعه است؟ یا با منازعه؟ و اقوی بودن باید به سبب شرعی به یکی از عقود ناقله اثبات شود؟ یا باید که اعتقاد کرد که تصرف مسلمانی در ملک غیر، بی سبب شرعی نخواهد بود؟

و بنابر تحقق «اقوی بودن تصرف»، نظر به عبارت «و لو ثبت ید احدهما فالیمین علیه»، بر متصرف، قسم مقرر است یا نه؟-؟ و آیا این تصرفی است که در ملک موات واقع شده باشد؛ مثل این که کسی ارض مواتی را احیا کند و مدت مدیده در تصرف او باشد، و بعد مدعی به استفاضه و شیاع، ثابت کند که این ملک از جد و پدر او بوده است، این که نوشته اند «کل ارض جری علیها ملک لمسلم فهی له و لورثته بعده» آیا ید (1) متصرفه اقوی است یا نه؟-؟ و اثبات به [ناقل] سبب شرعی ضرور است یا نه؟-؟

و همچنین: نوشته اند که «کل أرض موات سبق إلیها سابق فأحیاها کان أحق بها، و إن کان لها مالک معروف فعلیه طسقها له»، بعد از ادعا آیا ملک را ردّ می کند یا ید متصرّفه اقوی است با طسق (2). و آیا این تصرفی است که در ملک عام اَربابی واقع شود. مثل مرد غریب خوبی، در دهی ارادۀ توطن کند و یکی از اهل ده به او ملکی بدهد و محضاًلله باج و خراج از او نگیرد. و بعد از بیست سال او و صاحب ملک فوت شوند و بعد از فوت ایشان ورثۀ صاحب ملک به ورثۀ شخص متوفای غریب ادعای ملک مزبور کنند، و به شیاع و استفاضه اثبات کنند که ملک از پدر ایشان بوده است، و شهود شهادت بدهند که ما علم به بیع و هبه و وقف بودن این ملک نداریم. و ورثۀ شخص غریب مزبور هم ادعا، بیع و هبه و وقفیت این ملک نداشته باشند، ایشان را حرف این که: بیست سال این ملک در تصرف پدر ما بوده الان به ما میراث رسیده.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه