جامع شتات جلد 8 صفحه 2

صفحه 2

به هر حال هر گاه مجتهد ممکن نشود، به مصالحه طی کنند.

2- سؤال:

2- سؤال: مثلاً زید، و عمرو، و بکر، در ملکی شریک اند و مالک می باشند. و خالد ادعا می کند که ملک از من است؛ و زید و عمرو را برداشته به حضور حاکم شرع می برد، و ثابت می کند که ملک از او است، و تصرف می کند. و بکر حاضر نبوده است. آیا به آن مرافعه حصّۀ بکر را هم می تواند تصرف کند؟ یا احتیاج به مرافعۀ جدیدی دارد؟

جواب:

جواب: بکر بر دعوای خود باقی است، هر چند حاکم شرع بر او حکم کرده باشد. هر وقت که بکر غایب حاضر شود و سخنی داشته باشد، از نو باید مرافعه کرد (1). والله العالم.

3- سؤال:

3- سؤال: زید باغی را به عمرو فروخته، و بعد از مدت چند سال زوجۀ زید [ادعا] می نماید که باغ مزبور را زید به عوض نقود صداق به او داده. و زید بایع و عمرو مشتری متوفی و اولادی از هر دو می باشد. و اولاد عمرو که مشتری باشد، می گویند که ما باغ را به غیر حق نداریم. چه باید کرد؟

جواب:

جواب: در صورت مذکوره، هرگاه به ثبوت شرعی برسد تقدم مالکیت زوجه و انتقال باغ به او قبل از بیع به عمرو، و علم عمرو هم به حقیقت حال، معلوم نباشد. و ورثۀ او هم ندانند اصل بیع را، یا عالم بودن عمرو حقیقت حال را، در این صورت زوجه رجوع می کند به باغ خود و منافع مدت تصرف دیگران. خواه منافع را برده باشند و خواه نبرده باشند. و ورثۀ عمرو هم رجوع می کنند به قیمت باغ؛ یعنی همان قیمت که عمرو به زید داده است به جهت باغ. و همچنین رجوع می کنند به آن چه غرامت کشیده باشند به سبب باغ در مدت تصرف و نفعی در برابر آن نبرده باشند. بل که دور نیست که اگر نفعی هم در برابر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه