جامع شتات جلد 9 صفحه 113

صفحه 113

1- در نسخه: که.

آن ها تا «قسم نفی العلم» بدهد. مگر این که ظنّ داشته باشد که علم دارند، و متّهم باشند به علم. در آن وقت شاید مثل سابق، قسم تواند داد بر نفی علم. و مدعی علیه هم نمی تواند قسم بخورد که من نکرده ام، چون علم ندارد به نفی آن.

سیّم آن که: فرق است مابین مقتول در محلّۀ خاصی، و قریۀ کوچکی، و خانه معینی، و بین مقتول در بازار شهرها (که همه کس در آن جا تردد می کند) و معبر عام مثل سر جسرها، و در زحام روز جمعه، و در جنگگاه، و در بیابان ها، و امثال آن. و در قسم دوم دیه را گفته اند [که](1) در بیت المال مسلمین است. چون بر ولیّ ظاهر نیست که کی کشته که دعوی جزم کند. و اگر دعوی کند هم از برای حاکم لوث حاصل نمی شود. و در قسم اول، لوث حاصل می شود به سبب همان کشته شدن در آن مکان ها.

و بعضی سبقت عداوت مابین او و اهل آن ها را نیز اعتبار کرده اند. و چون لوث تابع رأی حاکم است، سخن در خصوص آن ثمره ندارد. بلی در کلام فقهاء لفظ «فزعات» مذکور است و گفته اند که دیۀ آن در بیت المال است. و روایتی قوی است: «لَیْسَ فِی الْهَائِشَاتِ عَقْلٌ وَ لَا قِصَاصٌ وَ الْهَائِشَاتُ الْفَزْعَهُ تَقَعُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَیُشَجُّ الرَّجُلُ فِیهَا أَوْ یَقَعُ قَتِیلٌ لَا یُدْرَی مَنْ قَتَلَهُ وَ شَجَّهُ»(2). و در حدیث دیگر فرمودند که دیۀ او از بیت المال داده می شود(3).

و ممکن است که صورت سؤال هم از این باب باشد. و لکن مشکل است به این که منحصر است جماعت در اهل یک قریه. پس داخل [آن](4)

قسم می شود که دعوی احدی است از جماعت معینه، و نمی داند که کدام است. پس حدیث محمول خواهد بود بر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه