جامع شتات جلد 9 صفحه 115

صفحه 115

1- این مسئله از نو بازبان عربی در مسئلۀ شماره 82 به طور مشورح و با استدلال بیشتر، خواهد آمد.

محافظت کند.

و ایضاً؛ این داخل مسئلۀ غصب طفل می شود که کسی او را ببرد به جائی و حیوان موذی او را هلاک کند. پس هرگاه این مطالب ثابت شود، شاید تسبیب مقدم باشد چون اقوی است در این جا از مباشرت. و لکن اطلاق فتوای اکثرین در مسئلۀ قتل نائم این است که قاعدۀ جنایت را بیشتر مراعات کرده اند از قاعدۀ تسبیب. و مقتضای آن ثبوت دیه است بر عاقله.

34- سؤال:

34- سؤال: زید شهادت حقی در نزد حاکم شرعی بر عمرو می دهد. و به آن سبب عمرو به او عداوت [به] هم رساند. و بعد عمرو فرصت کرد و نزد حاکمی از حکام جور شکایت زید را کرده و افترائی به او گفته که «اموال حاکم جور دیگر که معزول شده در نزد او است» که انتقام خود را کشیده باشد. و حاکم جور محصّلی(1)

می فرستد که زید را بیاورند. و لکن محصل او را تخویف نمی کند بل که او را مطمئن کرده می آورد بدون تشویش و اضطراب. در بین راه همان عمرو به زید بر می خورد و می گوید که «هان مهیّا باش و ببین که با تو چه خواهم کرد، مال فلان حاکم که در نزد تو است باید بدهی، و بعد از آن هم دست از تو بر نمی دارم تا تو را به کشتن بدهم، تا تو باشی دیگر شهادت در حق من ندهی». و هر چند زید جزع می کند، عمرو شدت را زیاد می کند تا به حدی که بدن زید مرتعش می شود و چشم او نابینا و گوش او کر می شود. بعد که به حضور حاکم می آید، معلوم حاکم می شود که افترا بوده. و اطبّا که بر سر زید می آیند می گویند این علاجی ندارد. و به همان مرض فوت می شود.

آیا این معنی سبب قتل می شود؟ یا نه؟ و بر فرضی که محصل هم در تخویف با او شرکت داشته باشد آیا او در قتل شریک است؟ و به هر تقدیر، حکم این قصاص است؟ یا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه