جامع شتات جلد 9 صفحه 126

صفحه 126

1- خوب و سالم شود.

2- در نسخه: یا به این...

3- فقیه، ج 4 ص 54، ب 18 ح 1.- وسائل، ابواب دیۀ الشجاج و الجراح، ب 2 ح 3.

کتاب دیۀ شکستن عضو و امثال آن را چنین ذکر کرده.

و ممکن است که در وجه جمع مابین این دو قول بگوئیم که مراد از هاشمه که در مسئلۀ شجاج سر و جراح بدن است، آن شکستن استخوان است به این معنی که بترکد. اما «گردشکن» نشود. و مراد از شکستن استخوان در این جا این است که همۀ استخوان بشکند، یا همۀ آن خورد شود. و مؤیّد این است که این که در مسائل «دیات اعضاء» متوجه تلف عضو و [متوجه](1)

نقص به تمام عضواند، در مسئلۀ شجاج و جراح، متعرض تلف عضو نیستند بل که متوجه مجروح شدن عضواند. و مجروح شدن استخوان به این نحو است که استخوان بر حال خود مستقیم باشد و لکن زخمی بردارد. و این که در تعریف هاشمه نیز لفظ «کسر استخوان» مذکور است، از باب مسامحه باشد(2).

پس بنابر فتوای اول ایشان (که دیۀ موضحۀ عضو، ربع دیۀ کسر آن باشد) دیۀ هر یک از دو زخم اول، دو شتر و نیم می شود و این در فتوای دوم هم در موضحه فرق ندارد. و لکن در هاشمه فرق دارد، چون دیۀ آن نظر به فتوای ثانی ایشان، پنج شتر می شود، و نظر به فتوای اول که خمس دیه است، دو شتر می شود.

40- سؤال:

40- سؤال: زید کارد به بند دست عمرو بگذارد و قدری ببرد که از پوست بگذرد و به گوشت برسد. و چنین زخمی بر گوش او و بینی او بزند. و یک انگشت او را هم به دندان بجاید(3)

به حدی که به استخوان برسد. دیه آن ها چه چیز است؟

جواب:

جواب: در صورت عمد و عدوان، قصاص لازم می شود. به ریسمانی عرض و طول زخم ها را می سنجند، و به آن نسبت از عضو جانی قصاص می کنند. و به همان نوع زخمی که

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه