جامع شتات جلد 9 صفحه 148

صفحه 148

1- یعنی تخصص ندارد.

2- وسائل، کتاب الدیات، ابواب موجبات الضمان، ب 24 ح 2.

به آن کرده اند) بی وجه است، چون معتضد است به عمل اصحاب و قاعدۀ ضمان و اتلاف. با این که ابن ادریس گفته است که «انّها صحیحۀ لا خلاف فیها»(1).

و همچنین است کلام هرگاه صاحب وقوف و دانا باشد، و لکن بدون اذن مریض یا ولی کرده باشد. و اما هرگاه به اذن کرده باشد، پس مشهور در آن نیز ضمان است. و ابن ادریس مخالف است در مسئله و قائل است به عدم ضمان. و لکن آن چه حقیر از کلام او می فهمم این است که مراد او از نفی ضمان، در صورتی است که همانچه مأذون شده در آن به عمل بیاورد و منشأ ضرر شود. و اما هرگاه تفریط شده باشد و خلاف مراد آمر به عمل آورده باشد، ضامن است، هر چند به عنوان خطا باشد. چنان که بیان خواهم کرد.

و اقوی قول مشهور است، به جهت اطلاقات، و اجماعات منقوله، و اخبار بسیار(2)، که معتضدند به «قاعدۀ اتلاف» و «سدّ طریق فساد»، و محکم کردن امر تا صنّاع مسامحه نکنند چنان که از اخبار نیز مستفاد می شود. و دلیل عدم ضمان، اصل برائت است، و این که این تصرف ناشی از اذن شده، پس ضمان ساقط [است]، و این که این فعل در شرع مجاز است پس نباید بر آن ضمانی مترتب شود. و اصل برائت معارضه نمی کند با دلیل. و اذن در علاج است نه در اتلاف. و رخصت شارع هم منافات با ضمان ندارد، چنان که در تأدیب اطفال.

و این ادلّه از طرفین، در ختّان هم جاری است و فرقی نگذاشته اند.

و اما قدح در روایت سکونی از راه دلالت که آن قضیّۀ فعلی است خاص، و افادۀ عموم نمی کند پس شاید آن ختّان «بی وقوف» بوده، یا بی اذن کرده بوده است. مدفوع است به

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه