جامع شتات جلد 9 صفحه 188

صفحه 188

1- یاد آوری برای دست اندرکاران امور حقوقی به ویژه وکلای دادگستری: برای مثال در حادثۀ رانندگی با شرایط زیر دیه ای نیست: الف: راننده (دارای گواهینامه) باشد. ب: خود رو مال خودش باشد یا مأذون از مالک باشد. ج: مسیر و حرکت او در جاده (یا هر جائی که مظنّۀ رفت و آمد مردم هست) نباشد. زیرا سوار شدن حق اوست، و هیچ عدوانی در رفتارش نیست. و هیچنوع «فراهم آوردن سبب» در کارش نیست. اما این فتوی بدین صورت، نمی تواند اجماعی باشد، زیرا «دلیل خاص» ندارد. و اطلاقات و عمومات نیز این حادثه را مصداق «قتل» و موجب دیه قرار می دهد. و مقایسۀ آن به «پرتاب کردن باد»، قیاس مع الفارق است. چون فرق است مابین عامل طبیعی و عامل غیر طبیعی. و فرق است مابین فعل طبیعت و فعل انسان. و در این جا هیچ عامل طبیعی دخالت ندارد. و مفروض این است که مقتول هیچگونه تقصیر ندارد. با بیان دیگر: این فتوای میرزا(ره) وقتی تمام است که حادثه، یا «فعل طبیعت» باشد، یا اساساً «فعل» نباشد. به حدیث های این باب (در باب 20، از ابواب قصاص النفس وسائل) توجه فرمائید: حدیث 1: «عَنْ عُبَیْدِ بْنِ زُرَارَهَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَام عَنْ رَجُلٍ وَقَعَ عَلَی رَجُلٍ فَقَتَلَهُ فَقَالَ لَیْسَ عَلَیْهِ شَیْ ء». حدیث 2: «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنْ أَحَدِهِمَا عَلَیْهِ السَّلَام، قَالَ: فِی الرَّجُلِ یَسْقُطُ عَلَی الرَّجُلِ فَیَقْتُلُهُ، فَقَالَ: لَا شَیْ ءَ عَلَیْهِ». حدیث 3: «عَنْ عُبَیْدِ بْنِ زُرَارَهَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَام عَنِ الرَّجُلِ وَقَعَ عَلَی رَجُلٍ مِنْ فَوْقِ الْبَیْتِ فَمَاتَ أَحَدُهُمَا، قَالَ: لَیْسَ عَلَی الْأَعْلَی شَیْ ءٌ وَ لَا عَلَی الْأَسْفَلِ شَیْ ءٌ». حدیث 4: «ابْنِ بُکَیْرٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَام فِی رَجُلٍ یَقَعُ عَلَی رَجُلٍ فَیَقْتُلُهُ فَمَاتَ الْأَعْلَی، قَالَ: لَا شَیْ ءَ عَلَی الْأَسْفَلِ». در این حدیث ها، کسی که از بالا می افتد به روی کسی، هیچ فعلی را انجام نداده است، هیچ چیزی را به حرکت نیاورده است. اما در مسئله ما کسی سوار اسب شده، اسب دوانی می کند. ممکن است گفته شود: کسی که از پشت بام می افتد نیز فعلی را انجام داده، به پشت بام رفته. پاسخ: اولاً به پشت بام رفتن عامل مستقیم قتل نیست. اما در مسئلۀ ما حرکت اسب و سوارش، عامل مستقیم قتل است. ثانیاً: اگر کسی به پشت بام نرود، او و مقتول در دو سطح مختلف از دشت و صحرا باشند و این حادثه رخ دهد، باز دیه ای نیست. پس علّت عدم دیه «عدم فعل» است. و کسی که فعلی را انجام نداده، مؤاخذه نمی شود. اما در مسئلۀ ما فعل شخص سوار عامل مستقیم حادثه است. بنابر این، مسئله مصداق «قتل خطا» است، در شرایطی دیه بر راکب است و در شرایط دیگر دیه بر عاقله است. و اگر عاقله نباشد، دیه بر بیت المال است.

84- سؤال:

84- سؤال: زید بدون سبب، به ضرب مشت، دو دندان عمرو را متحرک نموده که یکی از جملۀ رباعیات، و دیگری از جملۀ انیاب است از طرف اَعلی. دیۀ هر یک را بیان فرمائید.

جواب:

جواب: اصل دیۀ دندان این است که دوازده دندان پیش (که شش از بالا است و شش از پائین) دیۀ هر یک از این ها دویست و شصت دو مثقال و نیم، نقرۀ سکه دار به مثقال صرّافان(1). و هر یک از شانزده دندان باقی؛ دیۀ آن ها نصف این است.

و امّا دیۀ متحرک شدن هر دندان؛ پس بنابر مشهور، دو ثلث دیۀ آن دندان است. و لکن چون دلیل آن محل اشکال است، احوط این است که مصالحه کنند به «حکومت و ارش». یعنی فرض می کنند او را غلامی به این سنّ، و قیمت می کنند او را صحیحاً و معیباً، و به قدر تفاوت قیمت، دیۀ او را می گیرند(2).

85- سؤال:

85- سؤال: مقتول هرگاه صغیر داشته باشد، برادر و اقوام او اختیار قصاص دارند یا نه؟-؟

جواب:

جواب: هرگاه وارث مقتول همان فرزند صغیر است، برادر مقتول و غیر او از کسانی که وارث نیستند، ولایت قصاص ندارند. بلی هرگاه صغیر پدر یا جدّ پدری دارد، او ولیّ

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه