جامع شتات جلد 9 صفحه 217

صفحه 217

1- تکرار: میرزا(ره) گاهی لفظ «همین» را به معنی «فقط» به کار می برد.

2- در نسخه: بتنگ ناهی.

نه آن که صریحاً بگوید که تو پسر مرا کشته[ای]، با وجودی که علم دارد که او مباشر قتل آن نشده و صلح کند دعوی خود را، و بعد ظاهر شود بطلان دعوی او.

و آن چه را ما می گوئیم «صلح بر هم می خورد»، صورت دویّم است. اما صورت اولی، پس دعوی باطلی نیست و مدعی هم طالب حق است. و لکن چون رجوع به حاکم شرع گاه است که موجب قسم شود، و گاه است که موجب افشاء مطلب می شود و از حاکم عرف متضرر می شود، بنا را بر مصالحه می گذارد به جهت ترک قسم و رفع دعوی و اطفاء نایرۀ فساد. ظاهر این است که چنین صلحی صحیح و لازم باشد و بر هم نخورد. و من الحال چون مطمئن از فکر خود نیستم به سبب کثرت واردات و هموم لایحصی، بهتر این است که یا راضی شوند به همان صلح، یا صلح جدیدی بکنند بر دعوائی که بر صحت این صلح دارند.

93- سؤال:

93- سؤال: معنی این که فقها گفته اند که «ضمان مال منحصر [به علّت](1)

نیست»، چه چیز است؟ و این که «سبب اتلاف هم موجب ضمان است»، چه چیز است؟ و فرق مابین «سبب» و «علت» و «شرط» که در کتاب جنایات و غیر آن، ذکر می کنند، چه چیز است؟

جواب:

جواب: بدان که سبب ضمان مال منحصر نیست در [علّت] بل که بسیاری از اسباب تلف، موجب ضمان می شود. و بدان که آن چه مدخلیت در تلف و هلاک مال دارد، یا این است که از بابت اموری است که نسبت می دهند هلاک را در عرف و عادت به عنوان حقیقت به آن، مثل این که سر حیوان را ببرد، یا کاسۀ شیر را بر زمین بریزد، یا جامه را در آتش بیندازد و بسوزد. یا در عرف به عنوان حقیقت نسبت نمی دهند به آن، و قسم اول را «علّت» می نامند، و کردن آن ها را «مباشر[ت]» می نامند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه