جامع شتات جلد 9 صفحه 72

صفحه 72

1- شرح لمعه (الروضه) ج 10 ص 113- کلانتر.

2- کسی بر سر کسی فریاد بکشد و او بمیرد.

3- شرح لمعه همان جلد، ص 116.

4- در نسخه: اخربان.

انداختن «تیر باهو»(1)

و کشتن انسان است. نه از باب تسبیب، تا منافی سخن های ایشان باشد.

10- سؤال:

10- سؤال: هرگاه فصّاد، ضعیفه ای را فصد کند، و نیشتر را زیاد فرو برد و به دو [رگ](2) سفیدی که او را شریان می گویند برسد. و ضعیفه بعد از مدت قلیلی به سبب آن فصد بمیرد. فصّاد ضامن است در مال خود یا نه؟-؟

جواب:

جواب: بلی. هرگاه ثابت شود که به سبب فصد فصّاد مرده، دیۀ ضعیفه را فصّاد باید از مال خود بدهد. چنان که حکم طبیب و ختّان و [بیطار](3)

هم این است. خصوصاً هرگاه حاذق باشد، یا بدون اذن مریض یا ولیّ آن کرده باشد. و قول ابن ادریس به عدم ضمان حاذق و عارف با اذن، ضعیف است.

و اما هرگاه در اول اخذ برائت کنند؛ یعنی طبیب و اخوان او(4)، شرط کنند با مریض یا ولیّ او، عدم ضمان را، پس اشهر و اظهر سقوط ضمان است. به جهت حاجت و ضرورت، و روایت سکونی معمول بهِ جمهور اصحاب(5).

11- سؤال:

11- سؤال: زید بر سر عمرو چند زخم زده به این تفصیل: یک ضرب به او زده که پوست و گوشت را بریده و استخوان را شکسته و قدری استخوان هم از آن بیرون آمده. و زخم دیگر نزدیک آن زده که پوست و گوشت را بریده و به استخوان رسیده است. و زخم دیگر بر بن گوش او زده است به همین نحو. و زخم دیگر بر پیشانی او زده است که پوست و گوشت را بریده. و ضرب دیگر بر چانۀ او زده که گوشت را بریده. و ضرب

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه