جامع شتات جلد 9 صفحه 93

صفحه 93

1- آن چه را که در مسئلۀ شماره 9 بیان کرده، در این جا تکمیل کرده است.

2- مرادش طلا و نقره است.

3- وسائل، کتاب الدیات، ابواب الشجاج و الجراح، ب 4 ح 1.

و مثقال شرعی، سه ربع مثقال صرّافان است.

21- سؤال:

21- سؤال: جراحتی که به گردن [آ]دمی برسد، آیا دیۀ آن مثل سر است یا نه؟-؟

جواب:

جواب: ظاهر این است که گردن مثل سر باشد، یا به جهت آن که عرفاً سر بر مجموع سر و گردن اطلاق می شود، یا از راه این که احکامی که در شجاج و جراح سر و رو قرار داده شده در بدن، به ملاحظۀ نسبت آن عضو به سر، گرفته می شود، مثلاً گردن به منزلۀ سر است که قطع آن مزهق روح است، و دیۀ کامله در آن است. در شکستن آن و کج ماندن آن هم پس باید حکم جراحت آن مثل سر باشد(1).

چنان که در یک دست و پائی که نصف دیۀ کامله در آن است باید دیه جراحت آن نصف دیۀ جراحت سر باشد. مثلاً در جراحت «خارصۀ سر» که آن است که پوست را قطع کند، یک شتر است. پس در جرح دست نصف شتر می باید باشد. و در «دامیۀ سر» که آن است که پوست را قطع کند و قلیلی در گوشت بنشیند، دو شتر است. پس در دامیۀ دست یک شتر باید باشد. و هکذا در سایر اعضاء.

و الحال در نظرم نیست تصریحی در کلام فقهاء ا[ز] شجاج و جراح گردن بخصوص. و ظاهر این است که حکم آن را محمول به همین «قاعدۀ نسبت بدن به سر» کرده اند. زیرا که متوجه تسویۀ حکم شجاج و جراح سر شده اند و از گردن ساکت اند.

بلی: در حاشیۀ قواعدی که در نزد حقیر است، و صحیح است، و بر حواشی آن ایضاح را نوشته اند (و ظاهر این است که به خط عالم فاضلی بوده است) در حاشیۀ این قواعد، از

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه