جامع شتات جلد 10 صفحه 25

صفحه 25

1- در نسخه: و.

قرائۀ الرفع فی کلمتین؛ المقرّ و المقام، و تذکیر لفظ کان.

الجواب:

الجواب: الذی یختلج بالبال فی رفع الاشکال؛ اَمّا علی ما یوجَد فی بعض النّسخ من ضمّ المیم فی کلمتین، فواضح. لانّهما حینئذ اسما مفعول، لا اسما مکان، و لا مصدران میمّیان، سیمّا مع عدم جواز حمل المصدر المیمی علی الذّات، کما صرّح به بعضهم. و اظهار الصّلۀ فی المفعول جایز. فیقال «هذه الدار مُدخَل فیها، او مُخرَج منها».

و یمکن تصحیحه علی فتح المیم ایضاً حینئذ، بان یجعل الکلمتین مصدرین میمیین بمعنی المفعول. اذ الذی لا یجوز حمله علی الذات (علی فرض تسلیمه) هو اذا بقی علی حقیقته. فتأمّل فیه.

و یمکن تصحیحه ایضاً بجعل کلمۀ «فیها» ظرفاً مستقراً لاحد. یعنی لو لا الحکم [بتعذیب](1) الجاحدین و خلود المعاندین، لما کانت النّار مقرّاً لاحد کائن فیها، و لا مقاماً. یعنی لاحد کان فیها، او یکون فیها، او کائن فیها. یعنی قضی له بها، او سیدخلها، او مستحق لها.

و توضیحه: انّه یجعل الجملۀ، المعطوف علیها. یعنی: ما کانت النّار مقرّاً و لا مقاماً لاحد من اهل النار المستحقین لها، حین جعلتها برداً و سلاماً. لانّه لا یبقی حینئذ نار حتی تصیر مقرّاً و مقاماً، مع انّه وجب علیهم العذاب. فلابدّ لهم من محلّ آخر. و حینئذ یوجّه التقیید بکلمۀ «فیها». اذ بعد جعلها برداً و سلاماً لا مانع ان تصیر مقرّاً و مقاماً لغیر المستحقین. فالمستحقون المقضیون علیهم بالنار هم الذین لا یکون النار بعد جعلها برداً و سلاماً، مقرّاً لهم [و]لا غیر هم.

و قد یوجّه التقیید بکلمۀ «فیها» علی تقدیر جعلها ظرفاً مستقرّاً لاحد، بانّه لولاه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه