کاوشی در اصول عقاید صفحه 19

صفحه 19

تقاضای تان را برآورند!] آیا [آنها حداقل همانند خود شما] پاهایی دارند که با آن راه بروند؟ ! یا دست هایی دارند که با آن چیزی را بگیرند [و کاری انجام دهند]؟ ! یا چشمانی دارند که با آن ببینند؟ ! یا گوش هایی دارند که با آن بشنوند؟ ! [نه، هرگز، هیچ کدام.] بگو: [اکنون که چنین است] بت های خویش را که شریک خدا قرار داده اید [بر ضد من] بخوانید و برای من نقشه بکشید و لحظه ای مهلت ندهید، [تا بدانید کاری از آنها ساخته نیست]!

همچنین شاهد هستیم که این گروه، از سر ناآگاهی یا وانمود کردن به آن، در مقابل واقعیتِ قبیح و نفرت انگیز این باورهای پوچ و بی اساس، سخت به عقاید خود پایبند هستند، طبق آن عمل می کنند، در دفاع از آن می کوشند و بدان تعصب می ورزند.

یکی از دوستان مؤمن بنده چنین نقل می کرد:

مدتی از سوی دولت، برای دیداری رسمی به ژاپن رفته بودیم. در طول سفر، مهمان داری رسمی از سوی دولت، کار راهنمایی ما و نشان دادن آثار باستانی و ملی ژاپن را بر عهده داشت. یک روز عصر، نزدیک غروب در حال قدم زدن در خیابان، ناگهان راه بسته شد و ماشین ها ایستادند تا راه برای عبور «خدای معبود» ایشان گشوده شود. در این هنگام، دو پسر و دو دختر از برابر ما عبور کردند که بر شانه های شان سکویی حامل مجسمۀ انسانی تنومند قرار داشت. از راهنمای خود جویای ماجرا شدم، پاسخ داد: هنگام غروب، این معبود غمگین می شود و با فرا رسیدن شب، احساس دلتنگی می کند. پس او را به خیابان ها می آورند تا به تفریح و شادی و نشاط بپردازد.

روزی دیگر، راهنما ما را به معبدی برد که در آن معبودی انسان نما، با شانزده دست قرار داشت؛ آنها بدین باور بودند که هر دستی، نیازی از نیازهای زندگی، همچون روزی، سلامتی، عشق و. . . را تدبیر می کند. پیش روی مجسمه، رو به خیابان، شکافی بود که گویا وی از آن، بیرون را می نگریست. راهنما

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه