کاوشی در اصول عقاید صفحه 216

- پیامبر خدا (ص) .

- پس از او، کیست؟

- قرآن و سنت.

- آیا قرآن و سنت، برای رفع اختلافات امروز ما کافی است؟

- آری.

- پس چرا بین من و تو اختلاف است و تو از شام تا اینجا (مکه) ، برای همین اختلاف، آمده ای؟ !

مرد شامی در برابر این سؤال خاموش ماند. امام (ع) فرمود: «چرا سخن نمی گویی؟»

مرد شامی گفت: «اگر در پاسخ بگویم با هم اختلاف نداریم، دروغ گفته ام و اگر بگویم قرآن و سنت در رفع اختلاف ما کافی اند، سخنی است باطل؛ چون آن دو وجوه مختلف و معانی گوناگون می پذیرند و اگر بگویم با وجود اختلاف، هر دوی ما بر حقیم، در این صورت قرآن و حدیث به ما سودی نمی بخشد. ولی همین استدلال را علیه عقیده هشام، دلیل قرار می دهم» .

حضرت فرمود: «از او بپرس که او را سرشار از علم و کمال خواهی یافت» .

مرد شامی خطاب به هشام گفت: «آیا پروردگار به خیر و سعادت آفریدگانش بیناتر است یا ایشان به خیر خود؟» هشام پاسخ داد: «پروردگارشان، از آنان آگاه تر است» . گفت: «آیا او حجتی برایشان برپا داشت تا اختلافات و نابسامانی های آنها را برطرف سازد و سامان بخشد و برایشان حق را از باطل تمییز دهد؟» گفت: «در عصر پیامبرخدا (ص) یا امروز؟»

- در عصر پیامبر (ص) که خود آن حضرت حجت بود، ولی اکنون آن حجّت کیست؟

- امروز، همین آقایی که در مسند نشسته (اشاره به امام صادق (ع)) و مردم دسته دسته از هر سو برای دیدار او، به حضورش می رسند. ایشان میراث دار علم نبوت است که سینه به سینه از پدرانش به او رسیده و ما را از اخبار زمین و آسمان باخبر می سازد.