کاوشی در اصول عقاید صفحه 250

صفحه 250

تنها امامت ایشان منتفی نمی شود، بلکه همگان به جرم کوتاهی در به جای آوردن حق وی، مسئول بوده و مجازات خواهند شد.

اما صورت دوم این است که امامت تابع بیعت مردم است و امام تنها با بیعت مردم، امام می شود. یا اینکه خود به قهر و غلبه، حکومت را به دست می گیرد و بر مسند خلافت می نشیند.

معروف ترین گروهی که رویکرد نخست را پذیرفته اند، شیعۀ اثنی عشری است. بلکه ظاهراً، شیعیان تنها گروهی هستند که این رویکرد را درباره تک تک امامان اهل بیت (علیهم السلام) قبول کرده و بدان معتقدند.

از دیگر سو، غالب ترین رویکرد، رویکرد دوم است که عامه و بیشتر مسلمانان بدان باور دارند؛ یعنی اعتقادشان در امر خلافت و حکومت بر این است که ما باید به واقعیت تن بدهیم و هر آنچه را پیش آید، شرعی بدانیم. پس هر که بر تخت خلافت بنشیند، امام و خلیفه است و حکمش نافذ و مردم باید از او اطاعت کنند. در این بین چگونگی به خلافت رسیدن چنین امام و خلیفه ای مهم نیست و با آن کاری نداریم.

پیش از بررسی این مسئله، باید امری مهم را یادآور شویم و آن اینکه پیش تر، استدلال بر امامت دینی اهل بیت (علیهم السلام) پس از پیامبر و مرجع بودن ایشان در این امر، طبق ضوابط مقبول نزد همۀ مسلمانان، تمامیت یافت؛ زیرا همۀ ایشان کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) را حجت می دانند و روایات دال بر مرجع بودن اهل بیت (علیهم السلام) را می پذیرند؛ روایاتی که در حدّ استفاضه و تواتر اجمالی یا تفصیلی است. همچنین قراین و شواهد مناسبِ بسیار که سبب قطع و یقین می شوند، دربارۀ آنها وجود دارد.

کافی بودن ادلۀ مرجعیت دینی ائمه

اشاره

بنابر آنچه گفته شد و اثبات گردید، استدلال به مرجعیت دینی اهل بیت (علیهم السلام) در تمام موارد اختلافی، از جهت منطقی، کافی و تمام است و عدم پیروی و اطاعت عده ای از

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه