کاوشی در اصول عقاید صفحه 308

صفحه 308

ایشان است. در این صورت، امیرمؤمنان (ع) نمی توانست ولایت را از حسن و حسین (علیهما السلام) به دیگر فرزندانش برگرداند؛ چون آن دو در ولایتی که پیامبر (ص) از طرف خداوند تبلیغ نمود، با حضرت امیرمؤمنان (ع) شریک بودند؛ همچنان که امام حسن (ع) حق برداشتن ولایت از امام حسین (ع) و اختصاص دادن آن را به یکی از فرزندانش نداشت؛ زیرا امام حسین (ع) با وی در ولایت شریک بود. اما امام حسین (ع) هنگام شهادت، در ولایت شریک نداشت. ازاین رو آیۀ مذکور در حق ایشان نازل شد و بدین ترتیب ایشان ملزم گردید که ولایت را برای فرزندش علی بن حسین (علیهما السلام) قرار دهد. دربارۀ دیگر ائمه (علیهم السلام) نیز کار به همین صورت انجام می گرفت.

با این توضیحات، وجه استدلال به آیۀ شریفه، در نامۀ امیرمؤمنان (ع) به معاویه روشن می شود که فرمود:

کتاب خدا آنچه را دربارۀ ما نادیده گرفته شده، برای ما جمع کرده است، آنجا که می فرماید: «خویشاوندان نسبت به یکدیگر از مؤمنان و مهاجران در آنچه خدا مقرر داشته، اولاترند» . (1)

نیز می فرماید:

سزوارترین مردم به ابراهیم، آنها هستند که از او پیروی کردند و همچنین این پیامبر و کسانی که به او ایمان آورده اند [از همه سزاوارترند] و خداوند ولی و سرپرست مؤمنان است. (2)

پس ما، گاه به خویشاوندی و نزدیکی به پیامبر (ص) و گاه به اطاعت، از دیگران شایسته تریم. در روز سقیفه، چون مهاجران در مقابل انصار، به رابطه و قرابت خود با پیامبر خدا (ص) احتجاج کردند، آنها را زمین گیر نمودند. این دلیل اگر در حق مهاجران قابل قبول نباشد، دلیلی است بر حقانیت ما، نه شما. اما اگر نتواند دلیل قرار گیرد، پس


1- احزاب: 6.
2- آل عمران: 6٨.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه