کاوشی در اصول عقاید صفحه 322

صفحه 322

در مرتبۀ امامت باشد؛ یعنی آمادگی دریافت مقام امامت پس از موت امام سابق را واجد باشد. این معنا دربارۀ اسماعیل که قبل از امام صادق (ع) از دنیا رفته، مصداق پیدا نمی کند.

اگر ادعای اسماعیلیه به این بازگردد که امامت پس از امام صادق (ع) به اولاد اسماعیل، بدون واسطه شدن امامت شخص اسماعیل، منتقل می شود، این نیز باطل است؛ زیرا: اولاً روایات فراوانی از دسته اول و دوم روایات پیش گفته متضمن انتقال امامت از امام صادق (ع) به امام کاظم (ع) است؛ ثانیاً روایات جریان امامت در فرزندان، از پدر به فرزند، ظهور در فرزند دارد، نه در فرزندِ فرزند.

به هر حال، آنچه بطلان ادعای اسماعیلیه را بیشتر معلوم می گرداند، دو امر است:

١. کسی از اولاد اسماعیل را سراغ نداریم که ادعای امامت کرده باشد یا بعد از امام صادق (ع) ، عهده دار این مسئله بوده باشد. این ادعا، بعدها، پس از گذشت مدت های طولانی، برای تصحیح و توجیه خلافت «فاطمیین» ظهور کرد و علایم و نشانه هایی یافت.

٢. آنها با این ادعای خود بر عدد ائمه که «دوازده» است، می افزایند و با این کار، روایات فراوان، بلکه متواتری که ائمه را دوازده تن می داند، باطل می کنند.

بطلان ادعای فطحیه

وجوه باطل بودن ادعای فطحیه از این قرار است:

١. روایات فراوانی که متضمن انتقال امامت از امام صادق (ع) به امام کاظم (ع) است.

٢. عبدالله افطح، اندکی پس از شهادت امام صادق (ع) از دنیا رفت و فرصت جانشینی پیدا نکرد.

اگر گفته شود که امامت در عبدالله افطح متوقف شده، این با روایاتی که ائمه را دوازده تن می دانند، مخالف است و نیز با روایاتی که می گوید زمین هرگز از وجود امام خالی نمی ماند. همچنین اگر بگویند امامت از او به برادرش امام کاظم (ع) انتقال یافته

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه