کاوشی در اصول عقاید صفحه 33

صفحه 33

آید و ندای دعوتِ دعوت گران الهی را بشنود و ببیند که پیرامون او بسیارند کسانی که ادعای وجود امور غیرمحسوس و دارای اهمیت و ارزشِ والا را دارند و در اثبات و استدلال بر آن کوشش می نمایند، در این صورت، دیگر نمی تواند بدون بررسی ادله، به عدمِ آن امور یقین کند؛ زیرا یقینِ به عدم، همچون یقین به وجود، نیازمند دلیل و برهان است. به خصوص که عده ای از مدعیان امور غیرمحسوس و معنوی، از جهت عقل، هوشمندی و شناخت، از مراتب والایی برخوردار بوده اند؛ همچون پیامبران و اوصیاء -صلوات الله و سلامه علیهم - و بسیاری از پیروان ایشان.

پس کسی که یقین به عدم این امور را، بدون توجه به ادله و حجّت ها ادعا می کند، مناقشه گر و مغالطه کاری بیش نیست که هرچه بر ادعای خویش پافشاری کند، بهره ای نمی برد و عقلاً نیز معذور نیست. بنابراین از ضرری که پیش تر وجوبِ دورکردنش را بیان کردیم، در امان نخواهد بود.

اما اگر گفته شود که شک در وجود امور غیرمحسوس، برای معذور بودن کافی است و به بررسی دعوت و جست وجوی ادلۀ آن برای رسیدن به حقیقت و تحمّل مسئولیت آن نیازی نیست، چون عذاب کردن بدون بیان حقیقت و ارائۀ آن، قبیح و ناپسند است.

در جواب می گوییم: از دیدگاه عقل، صِرف شک، دلیل معذور بودن نیست، مگر آنکه انسان، نهایت سعی و تلاش خود را در تحقیق از امر مشکوک به کار برد. در بیان حقیقت نیز، همان مقدار متعارف بیان، که مردم با جست وجو و بررسی از آن آگاهی پیدا کنند یا احتمال آن را دهند کافی است؛ زیرا جست وجو تا حصولِ یقین یا لااقل احتمال، امری است مسلّم و مورد اتفاق در ادلّۀ مسئله.

در حدیث مسعده بن زیاد می خوانیم:

از امام جعفر صادق (ع) شنیدم که چون دربارۀ آیۀ فَلِلَّهِ الْحُجَّهُ الْبالِغَهُ (1)؛ «دلیل


1- انعام: ١4٩.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه