کاوشی در اصول عقاید صفحه 345

صفحه 345

ندارند و شیعه را در گفته ها و نقل قول هایش از معصومین (علیهم السلام) صادق نمی دانند. حال اگر امامت دینی ائمه (علیهم السلام) را ثابت کردیم و بر حقانیت طرفداران و پیروان ایشان دلیل آوردیم، دیگر تردیدی برای قبول قول آن ائمه (علیهم السلام) و تصدیق شیعیان ایشان در باب معارف بلند و بی بدیل رسیده از معصومان، وجود ندارد؛ زیرا پیروان ایشان به آن معارف داناترند و دربارۀ آن حساسیت افزون تری به خرج داده، در حفظ و اجرای آن کوشاتر خواهند بود.

در تأکید بر این مطلب، دو نکته را یاد آور می شویم.

اول: در روایات مربوط به امامت دینی و دنیایی ائمه (علیهم السلام) مواردی وجود دارد که فی الجمله بر عصمت آنان گواهی می دهد؛ همچون: آیۀ تطهیر، حدیث ثقلین و دیگر روایاتی که اطاعت از ایشان را در حکم اطاعت خدا می دانند، سرپیچی از دستورات آنان را معصیت خدای سبحان به شمار می آورند و جدایی از آنان را بریدن از خدای متعال می خوانند و اینکه ائمه (علیهم السلام) مردم را از هدایت باز نمی دارند و به ضلالت و گمراهی نمی افکنند و. . . .

دوم: بی تردید خدای سبحان دین مبین اسلام را از آن رو تشریع فرمود که بدین وسیله حق و عدل را تا واپسین روز حیات دنیا در سراسر گیتی حاکم فرماید؛ چرا که دعوت اسلام دعوتی فراگیر است و خاتمه بخش تمام ادیان الهی به شمار می آید که لازمۀ این امر، تشریع براساس وجود ابزاری مناسب با هدف حاکم کردن دین اسلام است. بی شک از ابزارهای مهم برای تحقق این هدف، مسئله امامت است که حکومت اسلامی در زمین، موجودیت اسلام و اجرای احکام و قوانین آن، ادارۀ امور امت براساس آن و دفاع از حقیقت اسلام و انتشار آن در اقصی نقاط دنیا، به آن بستگی دارد. ازاین روست که تمام مسلمانان بر وجوب وجود منصب امامت اتفاق نظر دارند و آن را امری ضروری می دانند.

همین طور قوام امامت و پابرجا و کارا بودن آن، به اطاعت امت از امام در تمام امور

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه