کاوشی در اصول عقاید صفحه 67

صفحه 67

و این با مطلبی که پیش تر گفتیم نمی سازد که واجب الوجود ازلی باید از غیر خود مستغنی و بی نیاز باشد.

بنابراین، فرض حد و مرز برای واجب الوجود، به مقتضای تعدد، لازمه اش نیازمندی و حدوث آن است و با ازلی بودن و وجوب وجود او منافات دارد.

به بیان دیگر: تعدد واجب الوجود، به گونه ای که مثلاً دو تا باشند، این را می طلبد که در یک چیز، یعنی وجوبِ وجود مشترک باشند و به وسیلۀ چیزی دیگر غیر از مورد اشتراک، از هم جدا و متمایز شوند؛ چون اگر این تمایز و جدایی نباشد، تعددی در کار نخواهد بود.

فرض می کنیم که «الف» و «ب» دو واجب الوجودند و جهت مشترک بین آنها «ج» ، و جهت امتیازشان در «الف» «د» ، و در «ب» «ه» است. بر این فرض، «الف» عبارت است از «ج د» ، و «ب» عبارت است از «ج ه» . از آنجا که مرکب به اجزاء خود نیاز دارد، «الف» به «ج» و «د» محتاج است و «ب» به «ج» و «ه» ، درحالی که احتیاج هر یک از این دو به اجزاء خود، با وجوبِ وجود و ازلی بودن آنها نمی سازد و سازگار نیست.

پس معلوم گردید که واجب الوجود نمی تواند متعدد باشد. همچنان که هم یگانه و هم مرکب نیز نمی تواند باشد؛ زیرا مرکب به اجزای خود احتیاج دارد، درحالی که واجب الوجود باید بی نیاز از غیر باشد. پس واجب الوجود باید از تمام جهات، بسیط و غیر مرکب باشد.

امیرمؤمنان (ع) در یکی از خطبه هایش، به همین مطلب اشاره کرده، می فرماید: «هرکه او را محدود نماید او را شمرده است و هر که او را بشمارد، ازلیتش را باطل کرده است» . (1)

این حقیقت بارها در احادیث امام (ع) و دیگر ائمه (علیهم السلام) وارد شده که ترکیب و حد و مرز را از خدای متعال نفی می کند.


1- نهج البلاغه، خطبۀ ١5٢.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه