کاوشی در اصول عقاید صفحه 84

صفحه 84

نفرت انگیز و مسخره می نماید و هیچ عقل و وجدانی آن را نمی پذیرد.

این مطالب برای کسی که در تورات و انجیل می نگرد، به روشنی دلیلی است بر تحریفات و تناقضات موجود در آنها و اینکه این کتاب ها، شایستگی هدایت بشر و نجات او از ظلمات جهل و گمراهی و دور کردنش از بدی و تباهی را ندارد.

اینها، واقعیت دوره ای از تاریخ بود که دین اسلام در آن ظهور کرد و مردمانِ سرگردان و حیرت زده را به تعالیم حیات بخش خود، در حیطۀ فردی و اجتماعی فراخواند. البته این واقعیت با تحولات و پیامدهای شگفت عصر ما، وضوح بیشتری یافته، به گونه ای که دیگر قابل تشکیک نیست؛ چه رسد به اینکه بتوان آن را انکار کرد.

آمادگی مردم برای شنیدن دعوت اسلام

واقعیتِ مذکور، طبیعتاً مردم را در فراغتی اعتقادی قرار می داد که آماده بودند دعوت جدید را بشنوند، در حجت هایش تأمل کنند، به تعالیمش رو نمایند و نقاط قوتش را بشناسند. سپس آن دعوت را بپذیرند و پاسخ گویند. علاوه بر آن، سبب می شد مردمان خردمند و با درایت، پیوسته در انتظار دینی جدید و در پی درک و بررسی آن باشند.

بدین ترتیب روشن می گردد که دعوت اسلام در هنگامه ای مناسب بروز یافت؛ هم از جهت نیاز به نبوتی که رسالتی آسمانی را عهده دار باشد، هدایت جامعه انسانی را در این ظلمات متکفل گردد، آن را به سامان رساند و رابطه آن را با خدای متعال تقویت نماید، و هم از جهت آمادگی مردم برای شنیدن و پذیرش آن نبوت.

یهودیت و مسیحیت دین های خاتَم نبودند

در زمان ظهور اسلام، هیچ یک از دو دین پیش گفته، ادعای خاتمیت نداشتند. بلکه هر دو، به آمدن پیامبر و دینی بشارت داده بودند که خداوند به وسیلۀ آن، مردم را از

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه