- اشاره 1
- قواعد فقهی : 1
- عمومات و اطلاقات : 1
- مقدمه اول : 1
- 1 - ادله ی اجتهاد یه : 1
- اشاره 1
- قیاس منصوص العله : 2
- قواعد اصولی : 2
- تنقیح مناط ( قیاس مستنبط العله ) : 2
- الغای خصوصیت : 3
- عرف و عادت مردم در موضوعات : 4
- قیاس اولویت : 4
- 2- اصول عملیه : 5
- مقدمه دوم : 6
- اشاره 6
- الحاصل : 15
- 1- شناخت مرجع موضوع اعم از تعیین چیستی موضوع و مصدق آن : 19
- اشاره 20
- اشاره 20
- بخش اول شناخت اقسام موضوع مستنبط : 20
- 1-مستنبط شرعی : 20
- 2- مستنبط عرفی : 21
- پاسخگویی به احکام و امور مربوط به موضوع مستنبط شرعی غیر محض : 21
- 4 - موضوعات الحاقی : 22
- 3- مستنبط لغوی : 22
- اشاره 23
- بخش دوم : موضوعات غیر مستنبط : 23
- محدوده تشخیص عرف : 24
- طرق تشخیص موضوعات تخصصی 26
- اشاره 26
- 1- تبیین موضوعات تخصصی : 28
- 3 - وجه حجیت قول متخصص یا خبره نه از باب شهادت است و نه از باب خبر 29
- 4 - محدوده حجیت قول خبره یا کارشناس : 30
- اشاره 30
- وجه حجیت رای و نظر کارشناس در چند نمونه فقهی : 30
- 6 - کیفیت برخورد فقیه با رای و نظر کارشناس : 32
- 5 - کیفیت تبیین موضوع از طرف کارشناس : 32
- نمونه هایی از دخالت فقیه در تعیین موضوعات : 33
- * انقلاب : 34
- اسباب تبدل در امور عینی ( خارجی ) 34
- * استحاله : 34
- اشاره 34
- * انتقال : 34
- * امتزاج : 35
- اسباب تبدل در امور غیر عینی : ( قصد - اذن - عرف - سفر ) 35
- * استهلاک : 35
- * تجزیه : 35
- * ترکیب : 35
- 1 - جدید بودن موضوعات در ابعاد مختلف زندگی بشر در رابطه ی با احکام . 36
- اشاره 36
- علل ایجادی مسائل مستحدثه از نگاه اندیشمندان معاصر : 36
- طرق نو پدید بودن موضوعات و قیود مذکور : 36
- الف ) جدید و نوظهور بودن ماهیت موضوعات 36
- ه- ) تغییر و تحول در بنای عرف و عادت مردم : 37
- د ) تغییر ظاهری موضوعات و یا تحول برخی از قیود و شرایط : 37
- ج ) جدید بودن راه های اثبات دعاوی در محاکم و ... 37
- 4 - عدم ابتلاء یا ندرت : 38
- 3 - انقراض و یا انعدام برخی از موضوعات و یا متعلقات برخی از احکام : 38
- ذکر چند مثال ، با توجه به ثبات موضوع و تغییر قیودات آن و یا تغییر عنوان 39
- 1- خرید و فروش خون : 44
- 2- خرید و فروش مردار : 44
- اشاره 44
- 1- تعریف: 46
- اشاره 46
- 2- انواع مالکیت زمان بندی شده 46
- نمونه اول : بیع زمانی یا تایم شر . « Time sharing 46
- 1- عدم امکان ملکیت زمان بندی شده 48
- 2 – امکان ملکیت زمان بندی شده : 50
- نمونه دوم : معامله اختیار (OPTION) 53
- فلسفه قرارداد اختیار : 53
- اشاره 53
- تعریف : 54
- اشاره 55
- 2- اختیار فروش «put option» 55
- 1- اختیار خرید «call option» 55
- 1- تعریف 61
- نمونه سوم: شرکت های هرمی 61
- اشاره 62
- تبعات منفی 63
فی المثل : در اثبات تحریم بسیاری از اموری( مثل شرب انواع توتون در غیر معتادین و ... ) که موجب ضرر فردی و یا اجتماعی می شود به قاعده لا ضد استناد جسته می شود .
حتی ظاهر کلام صاحب حدائق اینستکه گاهی مشهور فقهاء در مواردی که دلیلی برای اثبات حکم آنها از کتاب و سنت نیافته اند به تعلیلاتی که از برخی قواعد فقهی به دست آورده استناد کرده اند . ( حدائق الناظره ، ج 18 ص 400 )
قواعد اصولی :
گاهی قواعد اصولی ثابت شده در اصول فقه ، محل استنباط حکم برخی از موارد غیر منصوصه واقع می شوند
فی المثل : وقتی فقیه در علم اصول فقه این قاعده را پذیرفته است که : امر به شی ء مقتضی نهی از ضد آن است ، می تواند بر اساس آن ، حکم نماز کسی را که عمداً قرائت سوره را بر قرائت حمد مقدم کرده است به دست آورده، حکم به بطان آن بکند . (حدائق الناظره ، ج 8 ، ص 124 )
قیاس منصوص العله :
از آنجا که هر حکمی به لحاظ وجود و عدم تابع علت خود می باشد ، در صورتی که علت یک حکم در برخی از نصوص معتبر ذکر شده باشد می توان حکم مسائل مستحدثه را به دست آورد
فی المثل بسیاری از فقهاء برای اثبات حرمت انواع مواد مخدر تولیدی در این عصر به تعلیلاتی که در ابواب خمر و دیگر مسکرات وارد شده ، استناد می کنند .
(جامع المقاصد ج 12 ، ص 232 ، مسالک الافهام ، ج 2 ، ص 171 ، مهذب البارع ، ج 6 ، ص 296 )
البته ، برخی از فقها به کارگیری علت منصوص را برای اثبات حکم در موارد واجد علت ، از نوع قواعد اصول فقه دانسته اند . ( رسائل شهید ثانی ، ص 8 )
تنقیح مناط ( قیاس مستنبط العله ) :
تنقیح مناط در واقع ، استنباط ملاک حکم به صورت قطعی از بررسی موارد احکام و ادله آنها است . حال اگر مورد فاقد دلیل با مورد منصوص ، مساوی باشد ، فقیه حکم مورد منصوص را به مورد فاقد دلیل نیز سرایت می دهد .